خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۹۵ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست

خوابمان برده ست ... در اینجا کسی هوشیار نیست

تو دعامان می کنی ، ما بی محلی می کنیم

هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سر نی در نینوا می‏‌ ماند اگر زینب نبود

کربلا در کربلا می‏ ‌ماند اگر زینب نبود

چهره ی سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ

پشت ابری از ریا می‏‌ ماند اگر زینب نبود

مسافر کربلا

021

جهت دریافت فایل های صوتی و متن اشعار به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

050

جهت دریافت فایل صوتی و مشاهده ی متن اشعار به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

004

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

049

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شادی جهان هیچ است ؛ عشق است همین غم را

هر ثانیه می خواهیم این عالم ماتم را

همدست ملائک شد ؛ شد آبرویش تضمین

دستی که در این شب ها برداشته پرچم را

مسافر کربلا

048

جهت دریافت فایل صوتی و مشاهده ی متن اشعار به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

007

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

047

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

046

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

001

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

002

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

017

جهت دریافت فایل صوتی و متن شعر به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عشق است مرا که در عزایت رنگ بدنم سیاه باشد

از لطمه‌ ی روضه‌ ی غم تو عشق است تنم سیاه باشد

از بس که مرا همیشه مادر از کودکی‌ ام سیاه پوشاند

پایان وصیتم نوشتم حتی کفنم سیاه باشد

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


می چکد از حنجری خون پیمبر سرخ تر 

جاری از شش گوشه ی گودال ، خنجر سرخ تر

آمده روی زمین خورشید خون آلوده ای

می کشد هر لحظه ای او را خاک در بر ، سرخ تر 

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب 


کمی شکوفه و شبنم برای من کافی ست

دو شاخه گل ، گل مریم برای من کاف یست

برای از تو سرودن برای بارش شعر

شب و سکوت و کمی غم برای من کافی ست

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


با روشنای نام تو شب ها منورند 

نام تو را همیشه و هر جای می برند 

نام تو را آستانه ی صبح سعادت است 

شب را به شوق خاک درت سر می آورند 

مسافر کربلا

017

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


همیشه ساکن ما طی سالیان مدید !

امیر ! فاتح دیرین قلعه های جدید !

شکوه شعله ورت شاه آسمان ابد

که روشن است هنوز از گذشته های بعید

مسافر کربلا

 016

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شکوه نام تو را صبح و شام می خوانم

زیارتی است که با احترام می خوانم

مسافرم که به خاکت نماز عشقم را

شکسته می رسم اما تمام می خوانم

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


جغرافیای درد پر از انتقام شد

دنیا که سال شصت و یکم قتل عام شد

تا سی هزار کوفه ی عریان ، میان ظهر

منت پذیر سفره ی رنگین شام شد

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گر چه باور نمی کنم اما ، می روم کربلا خدا را شکر

مردم ! آقای مهربانم باز ، راه داده مرا خدا را شکر

کربلایی و مبتلا داری ، شهر عشقی برو بیا داری

بر سر قدس و کعبه جا داری ، با دو گنبد طلا خدا را شکر

مسافر کربلا

018

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


من نشستم روی تل ، چشمم به سوی نیزه ها

مادرم آمد دقیقا رو به روی نیزه ها

نیزه ای زد نعره ی : حی علی قلب الحسین

سرخ شد طرز عجیبی ، رنگ و روی نیزه ها

مسافر کربلا

01

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به بی آبرو اعتنا می کنند

همان ها که مس را طلا می کنند

زمینگیر را آسمان می دهند

و با باخته خوب تا می کنند

مسافر کربلا

005

جهت دریافت فایل صوتی و مشاهده ی متن شعر به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


زلف دیوانگی ام باز پریشان شده است

روضه خوان از خبر آینه ، حیران شده است

روضه خوان مانده که با معجر زینب چه کند

گویی از آخر این روضه پشیمان شده است

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


وقتی به روی نیزه سرت می‌ شود بلند

آه از نهاد دور و برت می‌ شود بلند

زینب مقابل سر تو می‌ خورد زمین

گرچه دوباره پشت سرت می‌ شود بلند

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


همین که داغ رسید عمه را صدا کردی

نشستی و وسط خیمه ها دعا کردی

چقدر داغ که در نیم روز دیدی تو

چقدر عمر که دائم خدا خدا کردی

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مُهر فراق بر جگرم خورد بی حسین

زخم خزان به برگ و برم خورد بی حسین

می خواستم نسوزم از این شعله ها ولی

آتش به روی بال و پرم خورد بی حسین

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ردیف شعرهایم بعد از این لبیک یا زینب

که از اول همین آخر همین لبیک یا زینب

همیشه " کُلُّنا عباسُکِ " تا جان به تن دارم

که می گوید یل ام البنین لبیک یا زینب

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما