خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۴۱ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


" خواب یاران " " استخوانِ در گلو " یعنی همین

غافلیم و حاصل دوری از او یعنی همین

عمرمان طی شد به فکر آرزوهای بلند

سُکر جهل آرزو در آرزو یعنی همین

مسافر کربلا

002

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

001

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

001

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

002

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تکامل دلِ زار من از کمال گذشت

سه سال طفل تو بودن هزار سال گذشت

محال بود که آن خارها مرا نکشند

ولی به شوق تو جان من از محال گذشت

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


فارغ از خود کی کند ساز پریشانی مرا

بس بود جمعیتم کز خویش می دانی مرا

شبنم صبحم ، خیالم ، خاطرم ، شوقم ، دلم

ارتباطی نیست هرگز با گران جانی مرا

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عمه جان ، پای من و حال شما دیدنی است

دل خون ،  پای برهنه ، چه سفر کردنی است ؟!

عمه جان ، موی من و روی شما سوخت ، ببین

کعب نی پیرهنم را به تنم دوخت ، ببین

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تویی که از شمیم تو بهشت جان گرفته است

فدای آن سرت شوم که بوی نان گرفته است

چه کرده پنجه ی صبا چو چنگ زد به زلف تو

که شور گیسوی تو دل از آسمان گرفته است

مسافر کربلا

002

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

001

جهت دریافت فایل صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 



مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گرچه هر لحظه تماشای تو شادم کرده است

دیدنت این‌ بار دل را خانه‌ ی غم کرده است

ای جوان ! گفتم عصای دست پیری ‌ام شوی

داغ تو پشت مرا مثل عصا خم کرده است

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


اسم اعظم زینب است

اوّلین ذکرم حسین و آخرین دَم زینب است

زینت شیر خداست

پس خدا هم زینتش قدر مُسلّم زینب است

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نه آب بود نه آتش نه خاک بود نه باد

معلم ازلی یا حسین یادم داد

اگر که خاک در آستان او نشوم

تنم غبار هوا و سرم رود بر باد

مسافر کربلا

001

جهت دریافت فایل های صوتی به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سر بریدند ز فریاد تو گر هلهله ها

صبر کن جان مده که دادرسی می آید

سر خود را به روی دامن سبزش بگذار

" که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید "

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بر سینه ی خود می فشارم زانوی غم را

وقتی که بی تو باز می بینم محرم را

صاحب عزا با دست های خویش کوبیدی

 بر روی دیوار کدامین خانه پرچم را

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


" با هر قدم سمت حرم لبیک یا زینب

در عشق سر می‌ آورم لبیک یا زینب... "

این را که گفتی شوری افتاده‌ ست در جانم

در اعتقادم ... باورم ... لبیک یا زینب ...

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


چه می‌ بینند در چشم تو چشمانم نمی‌ دانم 

شرار آن چشم‌ ها کی ریخت در جانم ، نمی‌ دانم 

تو رفتی بر سر پیمان و ما ماندیم جا مانده 

بگو سر می‌ شود یک‌ روز پیمانم ، نمی‌ دانم 

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مسیح ، خوانده مرا ، وقت امتحان من است

زمان ، زمانِ رجزخوانی جوان من است

از آسمان چهارم ، مسیح می‌ بارد

چقدر منتظر رعدِ آسمان من است !

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تاب و تبم ، ذکر لبم هر دم رقیه است

زیباترین نامِ در این عالم رقیه است

از فتنه های این زمانه در امانم

تا آن زمان که محور دینم رقیه است

مسافر کربلا

019

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مسیح می دمد از بوی عطر پیرهنش

کلیم ریخته در کوه طور ، از دهنش

دلم شده پروانه به دور آن شمعی

که گشته وسعت ملک وجود انجمنش

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر روزِ ما به یاد عزایت محرم است

هر لحظه یک هزاره غم و اشک و ماتم است

هر شب طواف دور مزار تو حج ماست

هر سال چشم ما به عزای تو زمزم است

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در سینه ام جز مِهر زینب جا نخواهد شد

با او کسی در عاشقی همتا نخواهد شد

عاشق شوی حرف دلم را خوب می فهمی

ذکری شبیه " زینب کبری " نخواهد شد

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بیاورید بساط عزا به نام حسین

به گوشِ گریه رسیده صدای گام حسین

دمِ حسینیه نوکر دوباره دستش را

به روی سینه گذارد به احترام حسین

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


من پیک عشق هستم و نامه بر حسین

اول فدایی حرم خواهر حسین

لب تشنه ام ولی نزنم لب به آب ها

سیراب می شوم فقط از ساغر حسین

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نوید وصل پدر را به کاروان می داد

به ماه ، ماه سر نیزه را نشان می داد

رقیه تولیت آستان رأس شریف

به ماه ، اذن زیارت در آسمان می داد

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رمیده ایم بیا و شکار کن ما را

به نوکری خودت اختیار کن ما را

به پای آبله دار پیادگان حرم

بیا به کشتی عشقت سوار کن ما را

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آهی کشید گریه ی ما را درآورید

ما را کُشید و شالِ عزا را در آورید

ما داد مثل پیر جوان مُرده می زنیم

وقتی صدای گریه ی ما را در آورید

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عباس آمده است و علی اکبر آمده است

وقتی رباب هست علی اصغر آمده است

جمعند خانواده ی زهرا کنار هم 

اینجا برادری است که با خواهر آمده است

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما