خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

دریافت فایل صوتی 

متن نوحه در ادامه ی مطلب

کربلا خیبره ، اکبر هم حیدره ، آیینه ی پیغمبره 

آیینه ها شکست ، بغض خدا شکست 

سکان کشتی کرب و بلا شکست

یه طرف من و گریه ها ی خواهر

یه طرف من و خنده های لشکر

یه طرف تو و جگر پاره ی من

یه طرف من و پاره های پیکر

از اولش اینا برای جنگ اومدن ، چون علی بودی

علی بودی و علی هستی ، علی اکبرم 

کربلا خیبره ، اکبر هم حیدره ، آیینه ی پیغمبره 

کردی به خون وضو ، پاشو اذان بگو 

پاشو یه بار دیگه باز هم بابا بگو

حالا روی تو به آسمونا بازه

توی خاک و خون معراج نمازه

پسرم ببین جوونا اومدن

کمکم برای تشییع جنازه

تازه جوون همیشه بودی مرد خطر ، چون علی بودی 

فرق تو شد شبیه بابام شق القمر ، چون علی بودی 

علی بودی و علی هستی ، علی اکبرم 

کربلا خیبره ، اکبر هم حیدره ، آیینه ی پیغمبره 

پاشیده پیکرت ، نور چشم ترم 

پاشو ببین اومد پیش تو خواهرم 

به خدا دیگه طاقتی ندارم

صورتم رو صورتت میذارم

سر خونی تو رو با تن پاره ، با جوونا تا خیمه ها میارم

شد مادرم عزادار تو ، تو آسمون ، چون علی بودی

کرب و بلا ز خون تو شد محراب خون ، چون علی بودی 

علی بودی و علی هستی ، علی اکبرم 

کربلا خیبره ، اکبر هم حیدره ، آیینه ی پیغمبره 

من برای تو می میرم ، تو به جای من بلند شو 

من برای تو می میرم ، تو برای من بلند شو 

نفسام وقف نفس هات ، تو نفس بکش عزیزم 

خودت اینو خوب میدونی ، بی تو زنده نمی مونم 

پسرم ، سرو بلندم یه نظر به این پدر کن 

دو سه تا نگاه دیگه به من شکسته سر کن 

یه اذون دیگه بابا منو مهمون صدات کن 

پسرم فقط یه بوسه هدیه از طعم لبات کن 

همه ی امید من تو یه نگاه تو اسیره 

پدر پیرتو دریاب ، تو بمون تا که نمیره 

چه هوای گریه داری ، تو هوای تو می میرم 

اگه پانشی همینجا پیش پای تو می میرم