خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

020

جهت دریافت فایل صوتی و مشاهده ی متن اشعار به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 



فایل صوتی : 


دلمرده ایم و یاد تو جان می دهد به ما | مناجات با امام زمان 

دیده ام من آنچه کسی دِگر ندیده است | روضه ی حضرت امام حسن علیه السلام 



متن اشعار :

شعر مناجات : 

دلمرده ایم و یاد تو جان می دهد به ما

قلبیم و بودنت ضربان می دهد به ما

ماه خدا دو مرتبه بی ماه روی تو

دارد بشارت رمضان می دهد به ما

برگرد ! ای که لحظه ی افطار ، عاقبت

یک روز دست های تو نان می دهد به ما

روزی سه بار غرق غریبی و بی کسی ست

حسی که بی تو وقت اذان می دهد به ما

این ماه ، فرصتی ست که باز عاشقت شویم

ماه خدا دوباره زمان می دهد به ما

امسال میهمان جد تو هستیم ؛ جان حسین

نامی که اشک های روان می دهد به ما 

حالا که سفره ، سفره ی عشق است از خدا 

هر چه بخواهد این دلمان می دهد به ما 

بی شک حواله ی همه امسال کربلاست

مزدی که آخر رمضان می دهد به ما 

 

شعر روضه :


دیده ام من آنچه کسی دِگر ندیده است

کودکم ولی کل گیسویم سپید است

راز کوچه ها را به سینه ام نهفتم

آخرش به بابا ز ماجرا نگفتم 

یاد من نرفته به خانه تو را چگونه برده ام

تو زمین که خوردی همانجا میان کوچه مرده ام 

راه خانه گم شد به زحمت ز خاک کوچه پا شدی 

پیش چشم خیسم بمیرم که مادرم فدا شدی 

یاری آنجا نبود ، صورتت شد کبود

آه از این غم غریبی 


شعر روضه : 


حرمتش را ، خیمه اش را ، لشکرش را ... بگذریم

کینه ی شمشیر زن ها اکبرش را ... بگذریم

قاسمش را ضربه ها هم قامت عباس کرد

تیر بی رحمی گلوی اصغرش را ... بگذریم

گوشه ی گودال بود و سایه ای نزدیک شد

روبرویش ایستاد و خنجرش را ... بگذریم

عرش می لرزید حتی اعتنایی هم نکرد

گر چه از هر سو صدای مادرش را ... بگذریم

چشمشان پیراهن صد پاره ی او را گرفت

چشم مردی هم گرفت انگشترش را ... بگذریم

تا بیامیزند با هم استخوان و خاک و خون

اسب ها را تاختند و پیکرش را ... بگذریم

باز آتش کار خود را کرد و صحرا تار شد

ناله های دخترانش خواهرش را...بگذریم

کاروان آماده ی فریاد بود و ناگهان

روبروی محمل خواهر سرش را ... بگذریم

بگذریم از کوفه و از شام ، اما آنچه شد

می سپارم دست قلبم باورش را ، بگذریم

عاقبت کنج خرابه ، نیمه شب ، دختر که دید -

چشم و ابروی پر از خاکسترش را ... بگذریم




مسافر کربلا

نظرات  (۰)

از نظرات خوب خود ما را بهره مند سازید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما