ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
غروب شد ؛ لک صُمنا در این سرا پیچید
میان خانه ی دل عطر ربنا پیچید
در این بهار مناجات عاشقان هر شب
" نصبتُ وجهیِ " سائل به هر کجا پیچید
شنیده ام که میایی به دستگیری من
صدای پای تو در این برو بیا پیچید
مرا علی به درِ خانه ی تو آورده
خوشم که شاه نجف نسخه ی مرا پیچید
دگر جواب بده بالحسین های مرا
ببین که در نفسم بوی کربلا پیچید
دوباره روضه ی مادر دوباره روضه ی در
صدای خسته ی طفلی به کوچه ها پیچید
تو را بر آن ورمِ کتف خسته عفوم کن
به جان مادر پهلو شکسته عفو کن