خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

48

دریافت فایل صوتی 


متن نوحه در ادامه ی مطلب 


من فدایی سر موی امیرالمومنینم

غیر زهرا را ندیدم در وجود آتشینم 

خاک پایم سرمه ی چشم تمام عارفان و 

لیک خود خاک کف پای امیرالمومنینم

دست بر دامن من دارد هر آن کو مانده در ره 

من دخیل چادر بانوی روز واپسینم

هر گرفتاری برایم روضه می خواند ولی من

 روضه خوان خانه مولای افلاک بَرینَم

 خدمت درگاه من گر آرزوی اهل دل شد 

خود کنیز نوگلان پاک ختم المرسلینم

در مصائب نِی فقط سنگ صبور اهل دردم 

در شدائد محرم راز امام المتقینم 

"مَن اراد الله" باید راه آل الله پوید 

در مسیر عشق اهل البیت نهج السالکینم

در دو عالم مرتضی باشد امام الصالحین و 

در دو عالم مادر شمس عبادالصالحینم 

با همان دستی که در حشر است اسباب شفاعت 

من سهیم بخشش جرم تمام مجرمینم 

اختر اقبال خود را جستجو می کردم اکنون 

کهکشان بخت و اقبال خودم را خوشه چینم

کس نرفته ناامید از خانه ی باب الحوائج 

منتهای آرزوی دست های سائلینم 

خواب دیدم ماه و اختر ریخت بر دامانم آخر 

گشت تعبیر همان رویا که امروز این چنینم

من رعیت بودم و سلطان عالم با نگاهی 

 انتخابم کرد و زان پس ساکن کاخ گِلینم

از همان دم کامدم در خانه زهرا به خدمت 

 رشک اهل آسمانم، غبطه ی اهل زمینم 

گریه کردم پا به پای زینب اما پاک کردم 

 اشک او با معجر خود، اشک خود با آستینم

من کجا و مادری کردن برای آل عصمت 

عذر خدمت دارم و از روی زهرا شرمگینم 

داد یزدان مزد عشقم را به پای شیر یزدان

کودکی را که برای نوکری شد جانشینم

چهره اش چون ماه کامل ، چشم هایش عین ساحل

کودکی حیدر شمایل ، گفت مولا آفرینم 

بعد از آن گفتند بر ابناء زهرا نیست آن 

مهر و وفاداری و عشق اولینم 

هست در یاد من از این شهر، بی مهری به مولا

نیست از اهل مدینه انتظاری غیر از اینم 

قد کشید عباس با شیر من و نان ولایت  

نان خوشبویی که بود از دست شاهنشاه دینم

در حضور پاک اربابان خود ، آموخت زان که  

با اجازه  با ادب پایین سفره می نشینم

خرده نان مانده از آن سفره را دادم به عالم 

 عالمی حاجت گرفت از سفره ی ام البنینم

دور آل الله  گرداندم گل رعنای خود را 

تا بگویم که فدایی هم منم هم مه جبینم

بود لالایی طفل کوچکم یا حسین و 

"یا علی" بود آیه :فالله خیر الحافظینم"

نیست زیباتر در عالم از حسین و مجتبایم 

گرچه ماه آل هاشم گشت ماه بی قرینم 

با اباالفضلم دل آل علی را شاد کردم 

من که خیرالشاکرینم از لطف خیرالوارثینم 

هر زمان دلگیر بود از غم ، حسینم گفت مادر

 اول صبح آمدم عباس را اول ببینم

سایه سارانم یکایک از سرم رفتند و تنها 

 زینب و کلثوم من ماند و حسین نازنینم

تا علیِّ اکبر و قاسم به من گفتند مادر

 در دلم گفتم که اکنون واقعا ام البنینم

کاروان عشق من راهی دشت کربلا شد 

گفتم عباسم ، تو هستی آبروی آخرینم

می روی با سید و مولای خود هر جا که رفتی

وقت برگشتن تو را بی سید و مولا نبینم 

وای از آن روزی که در یثرب خبر دادند ما را

 از به خاک افتادن فرزند مقطوع الیمینم

گفتم عباسم فدای زینبم شد، شکر لِلّه 

 من عزادار شه مظلوم مقطوع الوتین

تا ابد در پیش فرزندان زهرا سر به زیرم  

کشته من را مشک خالی، نِی عمود آهنینم


"بعد از تو ای ماه مدینه ، وا مصیبت ، وا مصیبت 

من ماندم و شرم از سکینه وا مصیبت ، وا مصیبت "


"نگاهم تا بر آن دلدار افتاد 

دو چشمم بر دو چشمی تار افتاد 

به من می گفت زینب در قفایش 

سرت از نیزه ها صد بار افتاد "

نظرات  (۰)

از نظرات خوب خود ما را بهره مند سازید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما