خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

جهت دریافت فایل های صوتی و متن اشعار به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

فایل های صوتی :

میفتی از پا آروم آروم | زمینه 
تو سینه ی پر از غمم ، درد نهفته دارم | واحد 

ام کلثوم علی را دختر | واحد 

ای مقامت فراتر از مریم | شور

متن اشعار :

زمینه : 

میفتی از پا آروم آروم  

غم تو حالا میشه معلوم

شبیه زهرا بودی مظلوم    

سیدتی یا ام کلثوم

مگه میشه یادت بره 

خاطره های کربلا

تنی به زیر دست و پا 

سری به روی نیزه ها

ای وای ای وای ای وای ، ام کلثوم

نداری زائر تو این روزا 

ناله زدم من واویلتا

وقتی شنیدم که دشمن ها

ضریحتون رو بردن حتی

صبر ما هم سر اومده

دیگه شبیه صبر تو 

مرده باشیم بخوان بیان

برای نبش قبر تو 

ای وای ای وای ای وای ، ام کلثوم

واحد : 

تو سینه ی پر از غمم ، درد نهفته دارم

توی دلم یه عالمه حرف نگفته دارم

 خاطره های کربلا ، یادم نمیره به خدا

من دیدم سر بریده روی نی

تشت طلا و بزم می

درد و غم تو سینمو  

باید نگه دارم تا کی 

وای حسین من حسین من

گفتم سرو ببر جلو ، چشم همه به ما خورد

لج کرد و نیزه ی تو رو کنار محمل آورد

چه بد شناسایی شدیم ، دیگه تماشایی شدیم 

من دیدم یهودیا و ازدحام

رقاصه های شهر شام

مثل تو حلقه زده بود

اشک خجالت تو چشام 

وای حسین من حسین من

کوچیک بودم که مادرم ، جلو چشام زمین خورد

وقتی که دشمن بابامو با دست بسته می برد

به زخم ما نمک زدن، مادرمو کتک زدن

من دیدم یاس به خون نشسته رو

 طناب و دست بسته رو

صورت سیلی خورده رو

گوشواره شکسته رو 

وای، وای مادرم وای مادرم

واحد : 

ام کلثوم علی را دختر

زهره را انجمن آرا اختر

میوه ی قلب رسول الله است

چه کس از مرتبه اش آگاه است

گر به مردی و شرف خاتمه است

پرورش یافته ی فاطمه است

همسرش بود سرافراز از او

جعفر از فخر به پرواز از او

بعد زینب بود او یار حسین

بعد عباس علمدار حسین

آفتاب از مژه اختر می سوخت

ام کلثوم به مردم می گفت

صدقه پیش کریمان ندهید

نان و خرما به یتیمان ندهید

تا ابد شادیتان ماتم باد

خنده و گریه یتان توام باد

دل تنگ و غم عالم عجب است

یک زن و این همه ماتم عجب است

گر چو عباس نه شمشیر زن است

مثل زینب به خدا شیر زن است

خطبه اش شور برانگیز بود

ذوالفقاری شرانگیز بود

چون به توحید لبش باز شود

کفر را محکمه آغاز شود

ریزد ارکان ستم را درهم

زند آرام ستم گر بر هم

وای از دم که شد از کوفه روان

به سوی شام بلا دل نگران

روز نامردمی مردم بود

کینه پیدا و مروت گم بود

باید از جلوه ی او عرش منور باشد

هرکسی مثل شما دختر کوثر باشد

بی گمان این دل شیری که تو داری بانو

می تواند فقط از جانب حیدر باشد

زینب دوم گلخانه ی زهرا شده ای

چه قشنگ است که زینب دو برابر باشد

ام کلثوم دعا کن نرسد روزی که

دختری شاهد افتادن مادر باشد

خاطرت باشد اگر شاهد عاشورایی

آتش خیمه هم از آتش آن در باشد

تو چه دیدی چه شنیدی چه کشیدی آن روز

بدنی بی سر و یک نیزه که با سر باشد

شور : 

ای مقامت فراتر از مریم

ای شکوهت رساتر از حوا

ام کلثوم خواهر زینب

عصمت الله دوم زهرا 

پیش پایت تمام حور و ملک

در رکوع و سجود افتاده

نسل نور و ز خانواده ی نور

دخت مولا و فاطمه زاده

تو کجا و تبار ناپاکان

تو ملیکه ز عالم ملکوت

تـو بهشتی چه نسبتی داری

به کویر و به دوزخ و برهوت

انتهای عروج جبـرائیل

اولین پله ی مقام شما

کربلا زنده مانده اما ، با

خطبه ی زینب و کلام شما

مثل زینب غروب عاشورا

داغدار برادرت بودی

آمدی در حوالی گودال

و کمک حال خواهرت بودی

زینب و تو ؛ مکمل عشقـید

تو عقیقی و  زینب الماس است

ادبت در مـقابل خواهر

در مثل ، چون حسین و عباس است