خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زیارت» ثبت شده است

022

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سنگ فیروزه ز نیشابور باشد بهتر است

با تو این ویرانِ دل ، معمور باشد بهتر است

حرفتان نور است و جایش در میان سینه است

هرچه این دل ، بیشتر پر نور باشد بهتر است

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در تمام عمر با چشمان تر گفتم حسین

در غمت با گریه ی شام سحر گفتم حسین

دامنی لبریز گل در دامن خود یافتم

تا که با یاد غمت با چشم تر گفتم حسین

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


همه ش براى خودت ، آبرو به ما ندهید

غذا زیادتر از جنبه ی گدا ندهید

به درد عشق رسیدن دو سوم قرب است

هزار درد که دادید ، پس دوا ندهید

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بی آبرو هستم شدم شرمنده زین رفتار

بدنامی ام دارد فقط خجلت برای یار

دارد فراق کربلایت می کُشد من را

من نوکر خوبی نبودم بهرِ تو انگار

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در میان جمعم اما باز غربت می کشم

جرم من این است که بار محبت می کشم

من همین در کنج عزلت آخرش می بینمت

دودمان هجر را بعدش به عزلت می کشم

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آخر ، عشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد

چشم خشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد

بنده ی خوب شدن بسته به یک غمزه ی توست

گوشه چشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


از خدا آمده ام تا به خدا برگردم

پس چرا از سفر کرب و بلا برگردم؟

می روم پشت سرم آب مریز ای مادر

وطن مادری آنجاست ، چرا برگردم؟

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بهترین فیض را به من دادند

به سوالم جواب لن دادند

عاشقان وصال تو اول

به مکافاتِ عشق تن دادند 

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دوباره تشنه ی جام وصال آمده ام

به کیل خالی و دست سؤال آمده ام

شمیم وصل تو هیهات از سرم برود

خمار رایحه ی لا یزال آمده ام

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عاشق شدم دوباره سرم را بیاورید

بار گران در به درم را بیاورید

اصلاً سیاه شد که ز داغش شود سفید

ای قوم روضه خوان ، جگرم را بیاورید

مسافر کربلا

015

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بوی سیب سرخ دارد می وزد در کربلا

خاک هم از آسمان دل می برد در کربلا

یک نفر که جای دستش بال در آورده است

بیخود از خود دور گنبد می پرد در کربلا

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد

دلبری هست به هر حال به پا برخیزد 

لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است

هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد 

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما