خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۷۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر مدح» ثبت شده است

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز امشب بیقرار حضرت دلبر شدم

تشنه ی جام شرابِ ساقی کوثر شدم

یا علی گفتم صد و ده مرتبه ، دل تا نجف

پر کشید و بعد از آن هم زائر حیدر شدم

مسافر کربلا

02

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عالم فدای خاک درت یا ابوتراب

هستم اسیر و در به درت یا ابوتراب

امشب ملائکه همگی صف کشیده اند

بهر طواف دور سرت یا ابوتراب

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


قبل از سخن و هر عملی سینه دریده

حتی خود حق بهر علی سینه دریده

سر را نشکسته است ولی سینه دریده

امروز اگر ربّ جلی سینه دریده

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


یا علی گفتم جنونم باز هم بسیار شد

نقطه بودم حب حیدر دور من پرگار شد

معصیت کردم ولی هر بار دستم را گرفت

اولش ستار شد ، بعدش خودش غفار شد

مسافر کربلا

016

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شور میان مثنوی و مستزادها 

مضمون ناب دفتر شعر فواد ها 

در مکتب تو شاعر أمی قبول نیست ؟؟

دل بسته اند بر قلمت بی سواد ها 

مسافر کربلا

030

جهت دریافت فایل های صوتی و متن اشعار به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

025

جهت دریافت فایل صوتی و متن شعر به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


"بدر" یادش مانده آن روزی که می‌ لرزاندیش

آن رجزهایی که می‌خواندی و می‌ ترساندیش

ذوالفقارت شکل "لا" با دسته‌ ای کوتاه بود

"لا اله" آن روز در دستان "الّا الله" بود

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


امشب دوباره شاعرت لوح و قلم دارد ، علی !

بر دوش هر قافیه اش چندین علم دارد ، علی !

در ای نکه من دیوانه ام ، عبد در میخانه ام

شمعی و من پروانه ام ، جای قسم دارد علی ؟

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر کجا مجلس مدح تو به پا مى گردد

اشک شوق از قفس دیده رها مى گردد

با شما مى شکفد غنچه اگر مى شکفد

یا که برگى اگر از شاخه جدا مى گردد

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


شیرش حلال آنکه مرا خاک پاش کرد

نانش حلال آنکه مرا مبتلاش کرد

هر آنچه می دهد کرمش کم نمی شود

باید کریم بلکه کرم را گداش کرد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز مرغ غزلم میل پریدن دارد

تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد

نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی

باده از دست یدالله چشیدن دارد

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


مولا اگر نبود ، ولایت نداشتیم

روز حساب ، باب شفاعت نداشتیم 

عاشق نمی شدیم اگر مرتضی نبود

نسبت به اهل بیت ارادت نداشتیم 

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


به من رساند نسیم سحر سلام علی 

 برهمنم که شدم چون عجم غلام علی

من ضعیف چگونه به شعر پردازم 

 کنار معجزه ی کامل کلام علی

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ما باده در پیاله ی عمار می خوریم

پایِ بساط میثم تمار می خوریم

تنها به خرج حیدر کرار می خوریم

خرده نگیر ! بر در و دیوار می خوریم

این عُرف شرعی ست ، به مقدار می خوریم

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ناوک مژگانتان ما را ز پا انداخته

 گیسوان چون کمندت ، کار دل را ساخته

 دل نگو ! ویرانه ای پایین پایت مانده است

 لشگرخون ریز زلفت فاتحانه تاخته

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در خلوت یاران اثری بهتر از این نیست

در چله گرفتن ثمری بهتر از این نیست

ما خم شراب از جگر غوره گرفتیم

در میکده ی ما هنری بهتر از این نیست

مسافر کربلا

013

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


طوبای تو میان دلم قد کشیده است

بین من و خیال خودم سد کشیده است

احساس می کنم به تو نزدیک می شوم

جذر مرا نگاه شما ، مد کشیده است

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

هر که سر خدمت نگار ندارد

هر چه که هم باشد اعتبار ندارد

بحث سر دیدن کریمی یار است

ور نه گدا بودن افتخار ندارد

مسافر کربلا

010

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

نسیمی از سر زلفت بهار دنیا شد

تو آمدی و اُمیدی به عشق پیدا شد

تو آمدی و خبر آمد از سُرادق عرش

زمین برای همیشه پر از مسیحا شد

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


روشن تر از روز است خیلی بامرامند

وقتی کریمان با گدایان هم کلامند

الحق که آقازاده ها یک یک امیرند

الحق که نوکرزاده ها یک یک غلامند

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


دهم ماه رجب ، عید جواد ، ابن رضاست

عطر ریحانه ز ریحانه در امواج فضاست

بـه رضا دسته گلی کرده خداونـد عطا

که گلستان وجود از نفسش روح فزاست

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


امشب شب عید است همه گل بفشانید

خود را به در بیت ولایت برسانید

از دست رضا عیدی خود را بستانید

این بیت بخوانید بخوانید بخوانید

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


ای که از ظرف لبت شهد و شکر می ریزد

از بر پلک تو صد شمس و قمر می ریزد

آنقدر راه بلد هستی و عاشق داری

که ز هر آجر دیوار تو در می ریزد

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب 


باران شدم از شوق پریدن به هوایت

شد کفتر بی‌گنبد تو ، باز رهایت

ای صاحب آن "جامعه‌" ی پر شده از عشق !

خالی ست چرا این همه در جامعه جایت ؟

مسافر کربلا

012

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بالاتر از این هاست لوایی که تو داری

 خورشید دمیده ز عبایی که تو داری

 از بنده نوازی و عطایی که تو داری

 آقای جهان است گدایی که تو داری

مسافر کربلا

018

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حرفی نزن از تشنگی دریا رسیده

از بی پناهی ها مگو مأوی رسیده

پیغمبر آمد خیر نازل شد از آن پس

فیض مدام از عالم بالا رسیده

مسافر کربلا

011

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


صحبت از عاشقی و عشق جگر می خواهد

دم زدن از لب معشوق شِکر می خواهد

بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن

نظر حضرت حق ، همّت پَر می خواهد

مسافر کربلا

014

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


موّاج می شویم و به دریا نمی رسیم

پرواز می شویم و به بالا نمی رسیم

این بال ها شبیه وبالند ، ابترند

وقتی به سیر عالم معنا نمی رسیم

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما