با چه توجیهی مداد از هم نریخت ؟ | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

با چه توجیهی مداد از هم نریخت ؟

هر قَدَر توضیح داد از هم نریخت

با وجودی که گذشت از جسم تو

از چه خاک و ابر و باد از هم نریخت ؟

خاکستر وجود مرا می دهد به باد | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محمود مربوبی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

خاکستر وجود مرا می دهد به باد

سنگینی عزای تو یا حضرت جواد

تشنه ، میان خانه ی خود دست و پا زدی

یک جرعه آب ، همسر تو ، دست تو نداد

در این آشفته حالی در دل حجره قدم می زد | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | ایمان کریمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

در این آشفته حالی در دل حجره قدم می زد

و تاریخ این سِری داغ عظیمی را رقم می زد

خدا باید تو را مدحت کند ، این کار شاعر نیست

چرا که دست و پا بسته ز تو شاعر قلم می زد

میان هلهله سینه مجال آه نداشت | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محسن حنیفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

میان هلهله سینه مجال آه نداشت

برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت

درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش

شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت

بی مهری اش کاشانه را دلگیر کرده | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محمدجواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

بی مهری اش کاشانه را دلگیر کرده

غم را میان سینه ام تکثیر کرده

غربت میان شهر ، جای خود بماند

غربت در این خانه دلم را پیر کرده

ماه باشی ، روز و شب در آسمان باشی اگر | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | مهدی رحیمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ماه باشی ، روز و شب در آسمان باشی اگر

لحظه لحظه ، روشنی بخش جهان باشی اگر

روضه ات یکجور دیگر می شود ، در حجره ات

خود ولیِّ عهد سلطان زمان باشی اگر

مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | علی اکبر لطیفیان

 

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود

اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود

گریه مکن بهانه به دست کسی مده

با گریه هات هیچ مدارا نمی شود

ای حجره ات غریب ترین جای این جهان | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محمد بیابانی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ای حجره ات غریب ترین جای این جهان

در قتلگاهت .... آه ... کسی نیست روضه خوان

جز مادری جوان که ز جان آه می کشد

هنگام دست و پا زدنت با قدی کمان

از من گرفته همسر من خورد و خواب را | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | سید رضا مؤید

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

از من گرفته همسر من خورد و خواب را

زهر جفا ز جان و دلم برده تاب را

وای از عِناد دختر مأمون که از جفا

مسموم کرده زاده ی خیرالمآب را

از دل حجره ی تاریک که بسته است درش | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | سید رضا مؤید

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

از دل حجره ی تاریک که بسته است درش

می رسد ناله ای و دل شده خون از اثرش

چیست ؟ این ناله ی سوزنده و از سینه ی کیست ؟

صاحب ناله مگر سوخته پا تا به سرش

میان حجره چنان ناله از جفا می زد | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | حاج علی انسانی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

میان حجره چنان ناله از جفا می زد

که سوز ناله اش ، آتش به ما سوا می زد

به لب ز کینه ی بیگانه هیچ شِکوه نداشت

و لیک داد ، ز بیداد آشنا می زد

از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | حاج محمود ژولیده

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

از بس که پای تا سرم آتش گرفت و سوخت

شیرازه های پیکرم آتش گرفت و سوخت

آتش ز جان سوخته ام شعله می کشد

از آن زمان که مادرم آتش گرفت و سوخت

تکان گریه ی سختی به شانه ها دادی | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

تکان گریه ی سختی به شانه ها دادی

بهانه دست جگرهای چشم ما دادی

اجازه داد نگاهت که عاشقت باشم

جواز نوکری امشب مرا دادی 

سر را ز خاک حجره اگر بر نداشتی | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | حسن لطفی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سر را ز خاک حجره اگر بر نداشتی

تو رو به قبله بودی و خواهر نداشتی

خواهر نداشتی که اگر بود می شکست

وقتی که بال می زدی و پر نداشتی

عده‌ ای بی سر و پا دور و برش خندیدند | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | قاسم نعمتی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

عده‌ ای بی سر و پا دور و برش خندیدند 

پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند  

مادری بود و جوان‌ مرگ شد و آخر کار 

همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند 

سبزه شد روی تو تا لاله ی بُستان نرود | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محمد سهرابی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سبزه شد روی تو تا لاله ی بُستان نرود

چشم من خون شد و از روی تو آسان نرود

زعفران پس ز کجا جانب بغداد آید

شکوه ی سرخَت اگر سوی خراسان نرود

دشمنانت یک طرف ، آن آشنا از یک طرف | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محمد جواد شیرازی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دشمنانت یک طرف ، آن آشنا از یک طرف

بی وفایی یک طرف ، زهرِ جفا از یک طرف

کلِ عالم خون بگرید در عزای تو کم است

ارضیان از یک طرف ، اهلِ سما از یک طرف

به زمین خوردی و آهت دل ما را سوزاند | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | مهدی نظری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

به زمین خوردی و آهت دل ما را سوزاند

جگرت سوخت و این ؛ قلب رضا را سوزاند 

پشت این حجره ی در بسته چه گفتی تو مگر

که صدای تو مناجات و دعا را سوزاند

دست و دل باز از سر و رویش مشخص می شود | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | علیرضا خاکساری

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

دست و دل باز از سر و رویش مشخص می شود

یک جواد از خلق و از خویش مشخص می شود

دائم الذکری که دائم از خدا دم می زند

از دل حساس و حق گویش مشخص می شود

این ها به جای این که برایت دعا کنند | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | علی اکبر لطیفیان

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

این ها به جای این که برایت دعا کنند

کف می زنند تا نفست را فدا کنند

هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند

تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند

تشنه ی آب و عاطفه هستی | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

تشنه ی آب و عاطفه هستی

از نگاهت فرات می ریزد

از صدایِ گرفته ات پیداست

عطش از ناله هات می ریزد

 

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را | شهادت حضرت امام جواد علیه السلام | محمد فردوسی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

زهرش اثر کرد و گرفت از تو توان را

طوری که حتی تار دیدی این و آن را

وقت زمین افتادنت احساس کردی

در باغ سرسبز تنت رنگ خزان را