عالم فدای خاک درت یا ابوتراب | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | مهدی علی قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

عالم فدای خاک درت یا ابوتراب

هستم اسیر و در به درت یا ابوتراب

امشب ملائکه همگی صف کشیده اند

بهر طواف دور سرت یا ابوتراب

امشب شب گدایی و عرض ارادت است | ولادت حضرت امام جواد علیه السلام | مهدی علی قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

امشب شب گدایی و عرض ارادت است

باب المراد آمده و وقت حاجت است

امشب دوباره خنده به لب های مرتضی است

وقت نزول آیه ی ناب امامت است

ما باده در پیاله ی عمار می خوریم | مدح حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ما باده در پیاله ی عمار می خوریم

پایِ بساط میثم تمار می خوریم

تنها به خرج حیدر کرار می خوریم

خرده نگیر ! بر در و دیوار می خوریم

این عُرف شرعی ست ، به مقدار می خوریم

ناوک مژگانتان ما را ز پا انداخته | مدح حضرت امام جواد علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ناوک مژگانتان ما را ز پا انداخته

 گیسوان چون کمندت ، کار دل را ساخته

 دل نگو ! ویرانه ای پایین پایت مانده است

 لشگرخون ریز زلفت فاتحانه تاخته

سلام ای حضرت دلبر | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | مهدی علی قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

سلام ای حضرت دلبر سلام ای سبط پیغمبر

سلام ای معدنُ الرَّحمه سلام ای شافع محشر

کسی که جامعه خوانده دلش در سامرا مانده

چرا قسمت نشد دیگر نماز و اشکِ بالاسر

خون می چکد ز دیده ی در خون شناورم | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

خون می چکد ز دیده ی در خون شناورم

در بُهت چشم های گهربار مادرم 

سوز عطش به ریشه ی من تیشه می زند

خشکیده شاخه های بلند صنوبرم 

آسمان را آه جانسوزت ز پا انداخته | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

آسمان را آه جانسوزت ز پا انداخته

 مادرت را باز در هول و ولا انداخته

 کاری از دست طبیبان بر نمی آید غریب !

 در کنار بستر تو ، مرگ جا انداخته

تب دارترین تب زده ی بستر دردم | شهادت حضرت امام هادی النقی علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

تب دارترین تب زده ی بستر دردم

پر سوز ترین زمزمه ی حنجر دردم

رنگ رخ من بر همگان فاش نموده

در باغ نبی جلوه ی نیلوفر دردم

تقصیر ماست غیبت طولانی شما | مناجات با حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 تقصیر ماست غیبت طولانی شما

بغض گلو گرفته ی پنهانی شما

 بر شوره زار معصیتم گریه می کنی

 جانم فدای دیده ی بارانی شما

نسیم پرده ی گهواره را تکان می داد | ولادت حضرت زینب سلام الله علیها | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

نسیم پرده ی گهواره را تکان می داد

برای عرض ارادت ، خودی نشان می داد

ستاره های درخشان خوشه ی پروین

کنار پنجره مبهوت کودکی شیرین

السلام علیک یا ساقی | ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

 السلام علیک یا ساقی

 گوشه چشمی ، خراب آمده ام

 اشک هایم دخیل دامن تان

 زائر بارگاه میکده ام

ساقی بیاورید که بزمی به پا کنیم | ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

ساقی بیاورید که بزمی به پا کنیم

ساغر بیاورید که قدری صفا کنیم

مطرب بیاورید که تا خط خویش را

از خط  پیروان طریقت جدا کنیم

تیغ ابرویت غزل را در خطر انداخته | مدح و مصیبت حضرت محمد صلی الله علیه و آله | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

تیغ ابرویت غزل را در خطر انداخته

پیش پایت از تغزل بس که سر انداخته

 مرد این میدان جنگ نابرابر نیستم

تیر مژگانت ز دست دل سپر انداخته

در مدح تو باید که ببندیم دهان را | مدح حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

در مدح تو باید که ببندیم دهان را

وقتی که بریدند ادیبانه زبان را

ای آینه ی حسن خدا، یوسف مصری

با آمدنت تخته کند زود دکان را

توبه از جرم و خطا ، حال سحر می خواهد | مناجات با حضرت امام حسین علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

توبه از جرم و خطا ، حال سحر می خواهد

خلوت نیمه ی شب ، اشک بصر می خواهد

وادی طور همین هیئت هر هفته ی ماست

دیدن نور خدا اهل نظر می خواهد

روزهای خوشش دگرگون شد | شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

خـــاطراتش قشــنگ و زیبا بود

عطر سیب و اقاقیا می داد

روزهای خوشش دگرگون شد

گـــذرش تــا بـه کـــربلا افتــاد

 

کشید بند طناب و شما زمین خوردی | شهادت حضرت امام صادق علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

کشید بند طناب و شما زمین خوردی

شبیه مادرتان بی هوا زمین خوردی

 تمام آینه ها ناگهان ترک خوردند

 مگر چه قدر شما با صدا زمین خوردی؟

گوشه ای از حرای حجره ی خویش | شهادت حضرت امام صادق علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

گوشه ای از حرای حجره ی خویش

نیمه شب ها ، خدا خدا می کرد

طبق رسمی که ارث مادر بود

مردم شهر را دعا می کرد

پیر بزرگ طایفه بود و کریم بود | مدح حضرت امام صادق علیه السلام | وحید قاسمی

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

پیر بزرگ طایفه بود و کریم بود

در اعتلای نهضت جدش سهیم بود

مسندنشین کرسی تدریس علم ها

شایسته ی صفات حکیم وعلیم بود