خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب

۴۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدینه النبی» ثبت شده است

024
جهت دریافت کامل مراسم " ولادت حضرت محمد و حضرت امام صادق علیهما سلام " به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 
مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست

گردش مهر و ملک دور مدار مجتبی ست

خانه اش مهمان سرای مردم بیچاره بود

نان گرم و روی خوش اینها شعار مجتبی ست

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در آسمان چشم تو رأفت گذاشتند

آثاری از طلوع محبت گذاشتند

با خلقت تو ای همه ی آبروی خلق

منّت سر اهالی خلقت گذاشتند

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


سکوت عقربه ها را زمان به وجد آمد

حضور سبز تو را آسمان به وجد آمد

قدم گذاشتی آهسته در دل دنیا

جهان به شوق در آمد، جهان به وجد آمد

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


جنگ با زهر چون که تن به تن است

اثرش مستقیم بر بدن است

زهر در واقع اولین اثرش

روی هر فرد ، خشکی دهن است

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر نفس هوهوی تیغت سبقت از طوفان گرفت

محتضر از عطر نان سفره ی تو جان گرفت

گندم ری هم برای توست ، نه فرزند سعد

این چنین عبدالعظیمت خانه در تهران گرفت

مسافر کربلا

007

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب

 

گنبد ندارد

نام و نشانی بر روی مرقد ندارد

ای گریه کن ها!

سنگ مزار و پرچم گنبد ندارد

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید

فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید

از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود

که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


تیغ ابرویت غزل را در خطر انداخته

پیش پایت از تغزل بس که سر انداخته

 مرد این میدان جنگ نابرابر نیستم

تیر مژگانت ز دست دل سپر انداخته

مسافر کربلا

009

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


انقطاع تو زِ هر سوز و گدازت پیدا

فاطمی بودنت از عشوه و نازت پیدا

سر سجاده ی تو گوشه ای از عرش خداست

سیر عرفانی ات از حال نمازت پیدا

مسافر کربلا

003

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کار و بار دو جهان ریخت به هم غوغا شد

چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد

رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام

رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در مدح تو باید که ببندیم دهان را

وقتی که بریدند ادیبانه زبان را

ای آینه ی حسن خدا، یوسف مصری

با آمدنت تخته کند زود دکان را

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


هر عاشقی ست در طلبت أیها الرّسول

اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت أیها الرّسول

عالم هنوز تشنه ی درک حضور توست

أرض و سماست در طلبت أیها الرّسول

مسافر کربلا

001

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


حرف از وصیت های آخر میزنی بابا

از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا

این لحظه ها یاد گذشته کرده ای انگار

حرف از وصیت های مادر میزنی بابا 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


رسم کریم هاست غم یار می خورند

در عمر خویش غصه ی بسیار می خوردند 

راز نگفته دردلشان موج میزند

از دوست زهر و طعنه زاغیار می خورند 

مسافر کربلا

004

جهت دریافت کامل مراسم " شب بیست و هشتم صفر هیات بین الحرمین " به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید 


مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


صورتی زرد شده وقت سفر معلوم است

آتش سینه ای از دیده ی تر معلوم است 

به خودش روی زمین مثل پدر می پیچد

از همین صحنه ، غم زهر و جگر معلوم است 

مسافر کربلا

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


آمدم در پناه چشمانت

زائر هفت آسمان باشم

باقر علمِ آل پیغمبر

آمدم در کلاستان باشم

 

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


باز روزی ما غم است آقا

اشک با دیده محرم است آقا

فرصت گریه با امام زمان

باز امشب فراهم است آقا

مسافر کربلا

008

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


گر چـه امشب پـیـکـرم می سوزد از زهـر جفا

خـوب شـد ، راحـت شـدم از غصّه هــای کــربـلا

روضـه خــوانِ کــربـلا و مـــادرم زهـــرا شـدم

سوخـتــم از مــاجـــرای پـهـلـوی خـیــر النـســا

مسافر کربلا

006

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


کسی که کودکی اش راس ساعت سر بود

رسیده بود به حرفی که حرف آخر بود

تمام خاطره ی کودکی این آقا

پر از حضور غریب گلو و خنجر بود

مسافر کربلا

 

005

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


در میان قنوت چشمانم

عکس یک قبر خاکی افتاده

سنگ غربت شکسته بغضم را

دیده ام  صبر خود ز کف داده

مسافر کربلا

004

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


نگاه کودکی ات دیده بود قافله را

تمام دلهره ها را ، تمام فاصله را

هزار بار بمیرم برات ، می خواهم

دوباره زنده کنم خاطرات قافله را

مسافر کربلا

002

ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب


عــاقبت آه کشیــدم نفس آخـر را

نفس سوخته از خاطره ای پرپر را

روضه خوانی مرا گرم نمودی امشب

روضه ی آن همه گل ، آن همه نیلوفر را

مسافر کربلا
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما