ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گل می کند بهار تو در باغ سینه ها
پر می شود ز باده ی تو آبگینه ها
نقاره می زنند به بامت فرشتگان
حتما شفا گرفته ز دست تو سینه ها
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گل می کند بهار تو در باغ سینه ها
پر می شود ز باده ی تو آبگینه ها
نقاره می زنند به بامت فرشتگان
حتما شفا گرفته ز دست تو سینه ها
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هست از شوقِ چشم دلبر ما
میل پرواز اگر که در سرِ ما
نزد گنبد طلای شمس شموس
پشت بام پُر از کبوتر ما
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای که چون من هزارها داری
آسمانی پُر از دعا داری
دست هایم دخیلتان هستند
بس که دستِ گره گشا داری