ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
نفس میکشم در هوای شما
دلم روشن است از دعای شما
من از چشمهی عشق دارم وضو
بود قبلهام خاکپای شما
چه خوب اسمان را به زیر آورد
هوای خوشِ کربلای شما
به گوش زمین نغمهای حس نشد
دلانگیزتر از صدای شما
خدا در تراش جمالت گذاشت
چه سنگ تمامی برای شما
ندارد دلم گوشهی امنیت
بهجز خلوت روضههای شما
تو را دوست دارم خدا شاهد است
دل عاشق من فدای شما
هم اندیشهی ما ابوالفضلی است
و همریشهی ما ابالفضلی است
اباالفضل گفتم نفس وا شده
کویر دلم مثل دریا شده
زمینخورده بودم به دست هوس
به یک یا ابالفضل دل پا شده
جنون آمد و دست دل را گرفت
جهان با ابالفضل زیبا شده
دل از نوکری درِ خانهاش
به هر جا رسید است و آقا شده
به ارامش چشمهایش قسم
که چشمان او قبلهی ما شده
به اعجاز نام ابالفضلی اش
گرههای دنیاییم وا شده
هم اندیشهی ما ابالفضلی است
و همریشهی ما ابالفضلی است