متن مولودی در ادامه ی مطلب
شده عالم همه چراغون ز رخ مهتاب
بی بی ما رقیه اومد دختر ارباب
میون گلا ، تو باغ ولا
من اسیر بوی گل لاله ام
تا یادم میاد ، گر خدا بخواد
من غلام دختر سه ساله ام
ینت الحسین یا رقیه ، ینت الحسین یا رقیه
شده عالم همه چراغون ز رخ مهتاب
بی بی ما رقیه اومد دختر ارباب
برای ناز یک نگاهت همه می میرن
یاد مادر ز روی ماهت بوسه می گیرن
میون گلا ، تو باغ ولا
من اسیر بوی گل لاله ام
تا یادم میاد ، گر خدا بخواد
من غلام دختر سه ساله ام
ینت الحسین یا رقیه ، ینت الحسین یا رقیه
برای ناز یک نگاهت همه می میرن
یاد مادر ز روی ماهت بوسه می گیرن
دل و دلبر و علی اکبر رو
می کشی با شمیم یاست
خنده می کنی تا که می شینی
روی شونه ی عمو عباست
ینت الحسین یا رقیه ، ینت الحسین یا رقیه
از درد بی حساب سرم را گرفته ام
با دستمال بال و پرم را گرفته ام
از صبح تا غروب نشستم یکی یکی
این خارهای موی سرم را گرفته ام
مانند من ز ناقه نیفتاده هیچ کس
اینجا فقط منم کمرم را گرفته ام
خوشحال بودنم ز سر اتفاق نیست
از دست این و آن پدرم را گرفته ام
خیلی تلاش کرده ام از دست بچه ها
این چند موی مختصرم را گرفته ام
فردا که نیستند که ببینند ز دست خصم
من روسری همسفرم را گرفته ام
خوشحال میشم جزء "یاران" شما باشم
اضافه شدید...