متن شعر در ادامه ی مطلب
ای در پناه گوشه ی چشمت بهارها
بی تو خزان گرفته همه لاله زارها
تنها قرار دل بنگر بی تو مضطریم
برگرد و باش راحت دل بی قرارها
عمریست جست و جوی تو کارم شده بیا
سخت است بی رُخَت گذر روزگارها
از بس که چشم دوخته ام سوی راه تو
دیگر به تنگ آمدم از انتظارها
ای کاش رخصتی بدهی تا شوم شهید
زیرا که دور گشته ام از سر به دارها