متن شعر در ادامه ی مطلب
ای خدا آشنایم ، زائر کربلایم
بر لبم ذکر لبیک ، کرده یارم صدایم
تو خدای حسینی ، من گدای حسینم
آشنای غریبم ، رفته صبر و شکیبم
حقِ ارباب عطشان ، کربلا کن نصیبم
نیستم من غریبه ، آشنای حسینم
تو خدای حسینی ، من گدای حسینم
آمده رو سیاهی ، با امید نگاهی
یک نگاه رحیمی، سوی غرق گناهی
تا سحر ناله دارم ، خاک پای حسینم
تو خدای حسینی ، من گدای حسینم
عبد این آستانم ، من هم از دوستانم
مرغ باغ مناجات ، جلد این آشیانم
نیستم من غریبه ، آشنای حسینم
تو خدای حسینی ، من گدای حسینم
صحبت از کربلا شد، راز دل بر ملا شد
نیزه های شکسته ، روضه ی پر بلا شد
این دل خسته و این ، وای وای حسینم
تو خدای حسینی ، من گدای حسینم
هر شب جمعه آید ، فاطمه بین گودال
تا سحر بس که گرید ، می شود خسته احوال
کی رسد انتقامِ ماجرای حسینم
تو خدای حسینی ، من گدای حسینم
سرورم بی کفن شد ، پاره پاره بدن شد
گوشه ی قتلگاهش ، مانده بی پیرهن شد