متن شعر در ادامه ی مطلب
اگر که چشم من از دست گریه بازتر است
و دست چشمم اگر که به گریه بازتر است
فقط به خاطر این است که نیامده است
کسی که از همه دستش گدانواز تر است
مجال شرح فراق تو نیست در دنیا
که شرحش از همه ی قصه ها دراز تر است
میان یوسف زهرا و یوسف کنعان
گل جمال تو از هر لحاظ نازتر است
اگر ز قبله ی خود بی نماز برگردد
هر آن که رو نکند بر تو بی نمازتر است
بیا که سر بگذاریم بر کف پایت
که سر به زیر حضور تو سرفرازتر است
حیف از تو عزیز که منت یار بخوانم
لیکن چه کنم جز تو کسی یار ندارم
فراق کرب و بلا می گدازد این دل را
ولی فراق تو صد بار جانگدازتر است