متن شعر در ادامه ی مطلب
گرچه پیش از خواهش سائل عنایت میکند
گوشه چشمی هم بیندازد کفایت میکند
این گدا چیزی به غیر از اشک تقدیمش نکرد
شاه اما باز لطفِ بینهایت میکند
این سیه روزی ما از غصه ی ایام نیست
حال مجنون از غم لیلی حکایت میکند
آبرویم رفت از بس در زدم ، در وا نشد
پس کِی آقای من اعلام رضایت میکند
هر چه میخواهی بیاری بر سرم آمادهام
این دل از دوری تو تنها شکایت میکند
گرچه تاریک است راه و ماه رفته پشت ابر
پرتوِ تو همچنان ما را هدایت میکند
تا شروع دولت عدل تو ما با آن کَسیم
کز دل و جان خویش را خرج ولایت میکند
کوری نسخه نویسان دروغین شاهدیم
درد عشقت بر جهان دارد سرایت میکند
دشمنان شمشیر از رو بسته اند اما چه باک
مهدی زهرا از این پرچم حمایت میکند
آه ای آقای من ، بنشین که دارد روضه خوان
روضهی جد غریبت را روایت میکند
پیش چشمان بقیه ذبح کردن خوب نیست
آه زینب ، این لعین آیا رعایت میکند؟
دلم هوای محرم دارد...
به روزیم و منتظر نظرات زیبای شما هستیم...
التماس دعا
یا علی مدد