متن نوحه در ادامه ی مطلب
توی بستر زهرا
پیش دختر زهرا
بی رمق شده ای وای
دست حیدر زهرا
یاد اون شبایی که مادر
بی صدا ، صدا می زد حیدر
با نفس ، نفس می زد پرپر
رسیده زهرا به یاری مظلوم
سر علی روی زانوی خانوم
همه دارن گریه می کنن آروم
رنگ غربت حیدر کوچه های این شهره
آسمون هم انگاری با زمینیا قهره
بس که از زمونه دلخونه
توی بسترم پریشونه
دنیا اینجوری نمی مونه
شبای کوفه چه سخت و دلگیره
دست یتیما یه کاسه ی شیره
برای درمون ولی دیگه دیره
رسیده زهرا به یاری مظلوم
سر علی روی زانوی خانوم
همه دارن گریه می کنن آروم
بستری که شد مولا
دخترش چقدر پیر شد
با وصیت بابا گریه هاش سرازیر شد
دست برادر رو حیدر
میزاره تو دستای خواهر
میگه ماجرا رو تا آخر
یه روزی اما با گریه و ناله
امید زینب میون گوداله
میون گودال پر از گل لاله
غریب حسینم ، غریب حسین من