متن شعر در ادامه ی مطب
در گدایی خودت نام مرا مشهور کن
دست هایم را ز دامان بقیه دور کن
قهر کردم با تو ، مثل چاه تاریکی شدم
قلب تاریک مرا ای ماه غرق نور کن
دوست دارم غرق دریای مناجاتت شوم
مثل موسی کلیم الله من را طور کن
راضی ام حتی شده با زور برگردانی ام
من اگر توبه نکردم تو مرا مجبور کن
شبهه هایم را بگیر و جای آن ایمان بده
ای خزانه دار عالم جنس ما را جور کن
تا مبادا بعد از این از پیش تو جایی روم
با ولای مرتضی دور مرا محصور کن
تا که قلب دشمنانت را بسوزانی مرا
روز محشر با محبینِ علی محشور کن
ای که تقدیر مرا امشب مقدر می کنی
داخل پرونده ام یک کربلا منظور کن
چشمه ی اشکم فقط پیش تو می جوشد حسین
جای دیگر گریه کردم چشم من را کور کن
آه دارد می رسد دشمن به نزدیک حرم
از حریم کربلا تکفیریان را دور کن