متن شعر در ادامه ی مطلب
با توبه ها دادی به من دو بال دیگر
شرمنده ام کردی در استقبال دیگر
التائبون ، العابدون ، الحامدون است
هر بار می گیرم ز قرآن فال دیگر
گر چه نیامرزیدی اَم امشب بیامرز
شاید نباشم ای خدا تا سال دیگر
انگار دیشب اول مهمانی اَت بود
ای کاش باشم بخت استهلال دیگر
تو دائم الفضلی و ستارالعیوبی
دیگر ندارم کار با اقوال دیگر
از من بیا بگذر ، شتر دیدی ندیدی
دارد اگر این بنده صد اشکال دیگر
از وسعت فیض نگاه توست حتما
وقتی زبان وا کرده اینجا لال دیگر
ما را سرآخر می کشد این جسم بی سر
با دعوتش در روضه ی گودال دیگر
هرچه به دست آمد درو کردند و بردند
شد بر سر پیراهنش جنجال دیگر
در دست هر نامحرمی خلخال اما
چشم پلیدش در پِی خلخال دیگر
طفلی رقیه گفت در آن کشمکش ها
عمه نداری روسری یا شال دیگر
آنقدر لطمه خورده بود از این و آن که
برداشت دست از شستنش غسال دیگر