خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

به عشق یل جمل حضرت حسن بن علی علیه السلام

 آپارات خیمه
خیمه - پایگاه تخصصی اشعار آیینی

این دشت با اراده ی زینب اداره شـد
در دست جبر اوست همه اختیارها

تاسیس وبلاگ
18 شهریور 1392

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
008
جهت دریافت فایل های صوتی و متن اشعار به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید



فایل های صوتی :

تا کمی پلک چشم من نم شد | زمزمه | طلیعه ی محرم 

در دل زخمی خود درد نهانی دارم | روضه | حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام 

چشم این قاصدک سوخته ات گریان است | روضه | حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام 

یا حبیب من لا حبیب له | زمینه | حضرت امام حسین علیه السلام 

دلم آروم شده | زمینه | حضرت امام حسین علیه السلام 

شکر لله به ماه محرم رسیدم | نوحه | حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام 

تو ای قاتل مرا کشتی بیا بنویس با خونم | واحد | حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام 

آقا یه عمره که هوامونو داری | شور | حضرت امام حسین علیه السلام 

میدونی کربلا چه وقت دیدن داره | شور | حضرت امام حسین علیه السلام 

دستمو بگیر ، کربلا ببر | شور | کربلایی مهدی سعیدی 



متن اشعار : 


شعر زمزمه :

تا کمی پلک چشم من نم شد

بزم عشق دلم فراهم شد

صورتم میزبان باران است

مثل برگی که سهم شبنم شد

کمر آسمان غمزده هم 

چون هلال محرمش خم شد

حضرت فاطمه صدایم کرد

دل آواره باز محرم شد

اسم اعظم همان حسین است و

آدم از فیض او معظّم شد

شکر لله که زنده ماندم و باز 

دهه ی اول محرم شد

هر شبی که زیاد سینه زدم

فاصله تا خدایمان کم شد


به تن نوکران تو چقدر این لباس سیاه می آید

ناله ی مادری غریبانه از دل قتلگاه می آید

مادری که خمیده ظهر دهم عقب نیزه راه می آید

وای من روی ناقه ی عریان کودکی بی گناه می اید

می شد ای کاش آن زمان بودم

سپر زخم کودکان بودم



شعر روضه :

در دل زخمی خود درد نهانی دارم

دیده ی خون شده و اشک فشانی دارم

در همین شهر خودم فاتحه ام را خواندم

بی کسم در دل شب فاتحه خوانی دارم

سنگ هاشان به لبت چشم طمع دوخته اند

از همین مسئله دائم نگرانی دارم

بس که من در زدم و سنگ نثارم کردند

نه دگر حوصله نه تاب و توانی دارم

لب من خون و دلم خون و دو چشمم خون است

عاشقی هستم و از عشق نشانی دارم

هر چه من نامه نوشتم به حضورت نرسید

گرچه مسئولیت نامه رسانی دارم

شدم آواره که در کوفه غمت را بخرم

سر خود را به هوایت سر داری دارم


چشم این قاصدک سوخته ات گریان است

غربتم بغض شده بین گلو پنهان است

شرم دارم که بگویم که چه با من کردند

به قناره بدن بی سرم آویزان است


زمینه : 

یا حبیب من لا حبیب له 

طبیب من لا طبیب له 

مجیب من لا مجیب له 

یا حسین 


محرم اومده داره صدات میاد

صدای گریه ی عزادارات میاد 

صدای طبل و سنج و دسته هات میاد

چقدر لباس سیاه به نوکرات میاد 


صدای پای ماه ، صدای سوز و آه 

صدای مادرت میون قتلگاه 


صدای آب آب ، صدای پیچ و تاب

صدای گریه های بچه ی رباب 


یا حبیب من لا حبیب له 

طبیب من لا طبیب له 

مجیب من لا مجیب له 

یا حسین 


یا رفیق من لا رفیق له

شفیق من لا شفیق له

شفیع من لا شفیع له 

یا حسین


دوباره عطر و بوی نذریات میاد

دوباره بوی سیب کربلات میاد

میگن زمانی اشک نوکرات میاد

که مادرت میون روضه هات میاد


صدای مادرت ، دعای مادرت 

می میرم آخرش برای مادرت


قسم به خواهرت ، بگو به دخترت

دعا کنه یه بار برای نوکرت 


یا حبیب من لا حبیب له 

طبیب من لا طبیب له 

مجیب من لا مجیب له 

یا حسین 


یا انیس من لا انیس له 

مغیث من لا مغیث له

مجیر من لا مجیر له 

یا حسین


تموم عمر منو تو انتظار نذار

برای من یه کربلا کنار بذار

می خوام یه بار ببینمت اگه میشه 

کنار شیش گوشه با من قرار بذار


قرار آخرم یه گوشه ی حرم

نمیشه باورم بیای بالا سرم


شب وفات من ، اینه دعای من

یه فاتحه بخونی تو برای من 


یا حبیب من لا حبیب له 

طبیب من لا طبیب له 

مجیب من لا مجیب له 

یا حسین



زمینه : 

دلم آروم شده خیالم راحته

اشکای چشمم از نمک سفرته

غم من غمته ، گریه مرحمته

آرزوم جون دادن تو محرمته

بسم الله سینه زن ، بسم الله چشم خیس

بسم الله منو از نوکرات بنویس


مثل من زیاده 

مثل تو دیگه نیست 

دیگه نیست دیگه نیست


رفیق شبای بی کسی یار روزای دلواپسی

محرم اومد و میدونم که تو به دادم میرسی

رفیق شبای بی کسی یار روزای دلواپسی

محرم اومد و میدونم که تو به دادم میرسی


نوحه : 

شکر لله به ماه محرم رسیدم

شکرلله نفس می زنم زیر پرچم

می زنم به سینه بر سر یا حسین

نوحه ام غریب مادر یا حسین


آه به داغت اسیرم                      

آه برایت بمیرم


مسلم تو شده کشته ی بی وفایی

غرق اشکم که نامه نوشتم نیایی

من شدم اسیر نامردی حسین

بر لبم الهی بر گردی حسین


آه شده بسته دستم                 

از تو شرمنده هستم


غبار کوچه ها را با گلاب اشک می شویم

به استقبال زینب اشک چشمانم سرازیر است

یقین دارم که می آید به کوفه دختر زهرا

ولی بر بازوان او به جرم عشق زنجیر است


با خودم من بگویم به آه و به ناله

با خودت کاش نیاورده باشی سه ساله

نقشه ها برایت کوفه می کشد

حرمله علی اصغر را می کشد


وای که دل خونم امشب              

از اسیری زینب



واحد : 

تو ای قاتل مرا کشتی بیا بنویس با خونم

که از مهمان نوازی های اهل کوفه ممنونم

به جای آن که گل ریزند بر سر خیل یارانم

همه کردند در این شهر غربت سنگ بارانم

نه بر خود نه برای لحظه قربانی ام گریم

نه بهر دو کبوتر بچه زندانی ام گریم

اگر خونم چکد بر رخ به یاد آل یاسینم

که من این جا سر قاسم به نوک نیزه می بینم

تو که دست مرا بستی ندیدی زخم احساسم

بیا دست مرا بشکن که فکر دست عباسم

در آب افتاد دندان من و لب تشنه جان دادم

خدا داند همان لحظه به یاد اصغر افتادم

هر آنچه سنگ داری کن نثار فرق من کوفه

دم دروازه فردا سنگ بر زینب مزن کوفه

لب من پاره شد اما به فکر ضربه ی چوبم

مبادا بشکند فردا دُر دندان محبوبم

الا ای کوفه من همراه خورشید اختری دارم

میان کاروان آل عصمت دختری دارم

فدای دخت زهرا گر شود ماه رخش نیلی

مبادا بر گل روی رقیه کس زند سیلی


واحد دوم : 


شمشیر برخاست 

از روی زانوی کمانی تیر برخاست

مسلم جوان بود 

بعد از دو ساعت از زمین یک پیر برخواست

وقت نبردش  

از نای مسجد چند تا تکبیر برخواست

یک بار دیگر  

آه از نهاد کاسه های شیر برخواست

ای وای نیزه  

سمت تو زود آمد ولیکن دیر برخواست

دار العماره شد 

مثل گودالی که با تغییر برخواست

شمشیر تشنه 

بر روی جسمت گشنه آمد سیر بر خواست


هم ناله دارد 

هم از بنی هاشم به صورت خال دارد

محکوم کوفه ست 

قید علی را هر که در دنبال دارد

با سنگ از بام 

کوفه خودش آداب استقبال دارد

فرقی ندارد 

یا طفل یا مسلم چه سن و سال دارد

کرب و بلایی ست 

از سنگ ها او هم تنی پامال دارد

روضه همین است 

هم شمر دارد کوفه هم گودال دارد

شمری سیه دل 

در کربلا اما زبانم لال دارد



شور : 

آقا یه عمره که هوامونو داری

برا ما کم نمی ذاری

همیشه دستمو خودت گرفتی

تو خوبی کردی و فقط بدی دیدی

ولی همیشه بخشیدی

چشاتو بستی و چیزی نگفتی

حالا برات دل شکسته آوردم

نفس خسته آوردم

منی که آبرو بردم همیشه

همه جا رفتم و همه ردم کردن

حالا می خوام که برگردم

جایی مثل در خونت نمیشه


دیگه بریدم از همه از این زندگی خستم

بگو آخه چیکار کنم با این دل شکستم


شور : 

میدونی کربلا چه وقت دیدن داره ، وقتی که 

دم اذون مغربش هوای شهر ، تاریکه

نمی دونم چرا دلم پر آشوبه فهمیدم 

ماه عزای اربابم حسین بازم نزدیکه


حالا که نشد کربلا برم

یه جورایی آزرده خاطرم 

آرزومو نمی خوام زیر گِل ببرم


کربلا کربلا کربلا کربلا 


منم و این حرم من و دو تا گنبد ، تنهایی

منم و شهری که شبای جمعش هست ، رویایی

منم و دستای کریم اربابم ، ثارالله

منم و اون نگاه پر تب و مهر زهرایی


شبای حرم یادم نمیره

میدونی دلم بد جور اسیره 

مادر تو می دونم دستمو می گیره


کربلا کربلا کربلا کربلا 


این دل تنگم عقده ها دارد

گوییا میل کربلا دارد



یه مادری تو کاروون پریشونِ فرزنده

تا که نگاش می افته شیش ماهش داره می خنده

تو کاروون دل سه ساله ای قرصه 

چون داره دلشو به دل عمو ابالفضلش می بنده


میگه عمو آروم جونمه

عمویی تموم وجودمه

روی دوشش همه دنیا زیر پرمه


اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل


به طواف رخت همه اهل فلک

به گدایی تو همه حور و ملک

همه در طوفه حرمت هستند

همه مدیون کرمت هستند


شور - مهدی سعیدی : 


دستمو بگیر ، کربلا ببر 

جون مادرت آبرو بخر 


دعا کن زهرا ، دعا کن سقا

چی میشه مگه چی میشه بیام من حرم 


از خدا می خوام به قلبم جلا بده 

تو نماز می خوام به من کربلا بده 


دستمو بگیر ، کربلا ببر 

جون مادرت آبرو بخر 


شکر حق اومد ماه ماتمت 

سینه می زنم زیر پرچمت 


دستمو بگیر ، کربلا ببر 

جون مادرت آبرو بخر 




نظرات  (۰)

از نظرات خوب خود ما را بهره مند سازید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما دريافت کد گوشه نما