متن نوحه در ادامه ی مطلب
جسمم ضعیف و روحم سرگرم بال بال است
دور فراق طی شد امشب شب وصال است
تا یافتم طبق را دیدم جمال حق را
باید به سجده افتم این وجه ذوالجلال است
هنگام شب که دیده؟ خورشید در خرابه
این قرص آفتاب است یا ماه یا هلال است
اکنون که یارم آمد از ره نگارم آمد
هم ماندنم حرام است هم رفتنم حلال است
افتادم از صدا و سر مانده روی قلبم
جانم ز دست رفت و چشمم بر این جمال است
هر شب به خواب دیدم، جان دادن خودم را
امشب شهادت من، نه خواب نه خیال است
بابا بیا در ویرانه من
روشن شود تا کاشانه ی من
شرمنده ام من از تو عزیزم
فرشی ندارد این خانه ی من
این من که بودم دردانه تو
شد اشک چشمم دردانه ی من
ای نور خدا بابا بیا
ای خون خدا بابا بیا
من منتظرم با عمه ها
من خسته شدم بابا بیا
با تشکر از
http://mahmoud-karimi.blog.ir/