ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
در طواف بدنت هر چه که عریان خوشتر
بال بریان شده و سینه سوزان خوشتر
گر به گودال ملاقات بیاید بوسه
پاره رگ تر شدن و حنجر گریان خوشتر
بدهد قابض الارواح چو جانانش جان
جان گران ست ولی هر نفس ارزان خوشتر
قفس سینه به تنگ آمده بر خواهر باز
چاک افزون زده تزیین گریبان خوشتر
" زلف بر باد بده " تا بوزد بوی.. که موی
در خلاف جهت باد پریشان خوشتر
چادر عشق به اندام حرم می آید...
آب و خون چون گذرد از سر دیوان خوشتر
گذر مشک به دباغی ساقی افتاد...
چرم بی آب ندوزند به قرآن خوشتر
آن پسر رفت که سهراب کشی باب شود...
بعد هفتاد و دو خوان.. کشتن دستان خوشتر
چادر دخترکان داغتر از شعله پای..
پایکوبی به سر خار مغیلان خوشتر
!…خواب دیدند خواتین خیام.. ابراهیم
رقص آتش شده تعبیر گلستان خوشتر
خواهر خویش به یک پاره پوسیده بپوش...
بدود مهلاً و مهلا و خرامان خوشتر