ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
روز ازل که نقشه ی عالم درست شد
با اذن مادرت گِل آدم درست شد
نامت نشست بر لب زهرا و گریه کرد
آهی کشید فاطمه و غم درست شد
آبی نبود ، خاک نبود و فلک نبود
با اشک چشم اوست که زمزم درست شد
تصویب شد برای تو باید که گریه کرد
از آن به بعد ماه محرم درست شد
پیراهنی که دوخت برای تو مادرت
ته مانده اش برای تو پرچم درست شد
دنیا هنوز کاملِ کامل نبود که
با ساختِ حریم تو کم کم درست شد
با نام روضه روی زمین هم بهشت شد
جایی برای گریه ی ما هم درست شد
مقتل نبود و جزوه نبود و خدای خواست
تا که کتاب ابن مقرم درست شد
بی تو جهان نداشت بها و بها گرفت
دنیایِ با حسین ، منظم درست شد
بعد از گذشت چند صباحی ز داغ تو
باز این چه شورش است و چه ماتم درست شد