ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مستِ صهبای توام دل چه خراب است خراب
مستِ خُم علی ام چاره ی من هست شراب
می زند بوسه حسین بر لب سرخ اکبر
مست گردیده پدر از قدح و آن مِی ناب
هست امید من غمزده دائم این که
به دو دست تو رسد نامه ی من وقت حساب
صید چشمان تو بودن به خدا بِه ز جنان
روی گرداندن تو از من آلوده عذاب
گر خداوند بپرسد که دلت عاشق کیست
روز محشر فقط اسم تو بیارم به جواب
لب گشا بهر دلم یک دو سه آیه تو بخوان
شاد کن حال دلم را که ثواب است ثواب
دانش آموخته ی رزم حسن هستی تو
ضربات تو به میدان زده برقی چو شهاب
می دهم سر به قدوم تو عزیز لیلا
چو ببینم سحری صورت ماه تو به خواب
شب فرخنده ی میلاد علی اکبر شد
آن جوانی که به جمله شهدا سرور شد
چه قشنگ است اگر دیده یمان تر باشد
زیر پاهای نگار من و تو سر باشد
چه قشنگ است که عشق من و تو هست حسین
او که بر اهل بهشت سید و سرور باشد
ولی من مطمئنم قلب عزیز زهرا
عاشق و شیفته ی حضرت اکبر باشد
ندهم یک سر مویت به خداوند قسم
گر چه عالم همه یکپارچه از زر باشد
می زنم داد بدانند تمام عشاق
عشق تا روز ابد ، عشقِ تو دلبر باشد
روز اول به لبم بود فقط ذکر علی
کاش که نام تو هم صحبتِ آخر باشد
گفت در مجلس ترحیم شهیدی پدرش :
روضه خوان ! روضه فقط روضه ی اکبر باشد
پسرانم به فدای پسر خون خدا
جان و مالم همه نذر گل حیدر باشد
ای جگر گوشه ی لیلا دل من را دریاب
روزی ام کن سحری پایین پای ارباب