ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
بو می کشم ایام تو را ، باید از اخلاق
یک تکه ی تاریخ معطر شده باشد
ای حوصله ی محض چه تشبیه سخیفی است
با حلمت اگر کوه برابر شده باشد
با این که قضا دست تو را بست ندیدیم
جز آنچه بخواهی تو مقدر شده باشد
از عمر تو یک روز جمل آیه ی فتح است
با صلح اگر مابقی اش سر شده باشد
فریاد سکوت تو چه آهنگ رسایی است
شاید پس از آن گوش جهان کر شده باشد
خون جگرت ریخت نه در تشت که در دشت
داغ گل سرخی ست که پرپر شده باشد
در مکتب تو رشد سریع است عجب نیست
فرزند تو هم قامت اکبر شده باشد
آن چشم که گریان نشود روز قیامت
چشمی ست که از غصه ی تو تر شده باشد