ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
هوای عاشقی این روزها چه سنگین است
غروب جمعه ی بی تو چقدر غمگین است
طلوع جمعه سرم با امید تو بالاست
غروب جمعه سرم نا امید پایین است
اگر چه بال گشودم ولی زمین گیرم
که بال های فراق تو بار سنگین است
نمک به زخم دلم گر چه می زند اما
خیال آمدن تو همیشه شیرین است
کشیده دوری تو نقشه ای که پیرم کرد
ببین به صفحه ی پیشانی ام پر از چین است
به انتظار تو عمرم به سر رسد غم نیست
تو را ندیده بمیرم ، همه غمم این است
" صبا اگر گذری اُفتدت به کشور دوست "
بگو چقدر به راهش دو چشم مسکین است