ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
دوری از مقصد برای همْ مسیران بهتر است
پس مسافر گر کند قصد خراسان بهتر است
دوست دارم خاک ایران را ز جانم بیشتر
پیش من امّا شمال شرقی آن بهتر است
چون که سوغاتی شهر حضرت معصومه است
از عسل هم در مذاقم طعم سوهان بهتر است
از نشستن در هوای آفتابیِ حرم
راه رفتن توی صحنش زیر باران بهتر است
گرچه پیدا نیست واضح گنبدت وقت بُکاء
در زیارت ، چشم ها باشند گریان بهتر است
رشته ی قلّاده ام را پای درگاهت ببند
سگ اگر باشد مُقیم کوی سلطان بهتر است
دور تا دور ضریحت ازدحام از زائر است
پس گدایی کردن من ، کنجِ ایوان بهتر است
تا فقط درد مرا لطف خودت درمان کند
درد من باشد اگر از خلق ، پنهان بهتر است
آمده قرآن برای آشنایی با تو ، پس
این زیارت آمدن از ختم قرآن بهتر است
چون که سنخیّت ندارند عاشقی و عافیت
عشق بازی هم به شوق دادن جان بهتر است
احسنت