ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
خوردی امروز نیزه فردا نَعل
نیزه هم چاره دارد اما نعل...
یک، دو، سه، چهار... ده تا اسب
روی هم می شود چهل تا نعل
هر کسی از تنِ تو می گذرد
شمر با پا و اسب ها با نعل
پشت و روی تو را یکی کردند
چقدر جلوه دارد این جا نعل
چون لباست به روی چادر من
هر کسی پا گذاشت حتی نعل
دهنت را خودت بگو چه شده؟
تهِ شمشیر خورده ای یا نعل؟