ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
همیشه از همه دور و برش اذیت شد
هم از غریبه هم از لشگرش اذیت شد
غریبه ها که به جای خود ، این امام غریب
چقدر از طرف همسرش اذیت شد
از آن وقایع کوچه به هیچ کس چیزی ...
نگفت و تا نفس آخرش اذیت شد
چقدر قلب و غرورش شکست در کوچه
چقدر پیش روی مادرش اذیت شد
چقدر تیر که از پیکرش درآوردند
بدون شک همه ی پیکرش اذیت شد
نه کربلا ، نه مدینه ، نه شام راحت بود
همیشه و همه جا خواهرش اذیت شد
همیشه و همه جا غم برای زینب بود
همه مصیبت عالم برای زینب بود