ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
ای لاله، پیش مرگ چمن می شوی چرا !؟
راضی به حُکم چیده شدن می شوی چرا !؟
این چشم خیس و چادرخاکیِ من که هست...
آشفته حالِ غسل و کفن می شوی چرا !؟
یحیی بس است، غصه ی این قوم را نخور!
با نیزه ها دهن به دهن می شوی چرا !؟
با این نگاه بی رمق از فرط تشنگی
خیره به سمت معجر من می شوی چرا !؟
اینجا که کوچه های غریب مدینه نیست!
مظلوم من، شبیه حسن می شوی چرا !؟