ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
قبله ی هفتم ما قبله ی هشتم دارد
تا خراسان رضا آینه در قم دارد
توبه شد عاقبت گریه ی هر زائر مست
بر زمین ریخت هر آن باده که در خُم دارد
لطف او بوده که در جمعیت شاعرها
شاطر عباس قمی فیض تکلم دارد
" بعد منزل نبود در سفر روحانی "
هر سلامی بفرستیم ، علیکم دارد
می روم در حرم از صحن به صحنی دیگر
موج تا در دل دریاست تلاطم دارد
عکسم افتاد در آیینه ی صحن و دیدم
شیشه این مرتبه با سنگ تفاهم دارد
هم کریمه ست و هم از نسل کریمان بانو
پس گدا در حرمش حق تقدم دارد
مرغ دل گرچه سیاه است ولی بی بی جان
از سر گنبد تو حسرت گندم دارد