ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گل از گلم وا می شود در هر شب جمعه
غم از دلم پا می شود در هر شب جمعه
گل های اشکم با سلام گریه داری باز
تقدیم آقا می شود در هر شب جمعه
روی سیاه نوکر جوْنِ تو ای ارباب
با گریه زیبا می شود در هر شب جمعه
زخمی که از دوریِّ تو دیگر شده ناسور
کم کم مداوا می شود در هر شب جمعه
وقتی خدا از عرش می آید به دیدارت
صحن تو غوغا می شود در هر شب جمعه
با ناله های " یا بنیَّ " " یا بنیَّ " باز
خون بر دل ما می شود در هر شب جمعه
تا روضه خوان می گوید از شرحِ وداعِ تو
غم تا کمر تا می شود در هر شب جمعه
جمعه تو را کشتند پس " عَجّل فرج " گفتن
با گریه معنا می شود در هر شب جمعه
پیراهن خونین و صد چاکت که با مهدی ست
تحویل زهرا می شود در هر شب جمعه
میراثی از چشم کبود حضرت یاس است
چشمی که دریا می شود در هر شب جمعه