ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
شامل الطاف بی حدّ علی گردیده است
هر که را در این عزا با دیده ی تر دیده است
نوکر زهرا مقامش از مَلَک هم برتر است
خاک پاهایش مقدس ، جای آن بر دیده است
هر گنهکاری که آمد عبد این دربار شد ...
... رحمت حق را به خود چندین برابر دیده است
لحظه ی جان دادنش هر کس که نوکر بوده است
صاحب این خانه را ساعات آخر دیده است
چند سالی می شود در فاطمیه چشم من
در میان روضه ها تا دیده نوکر دیده است
هر که شد سینه زن او در قبالش خیر دید
منکر زهرا فقط در زندگی شر دیده است
با عنایات خود زهراست گر هر بنده ای
شیعه و دیوانه ی کوی علی گردیده است
همچو زهرا لعن کرده شیعه بعد از مصطفی
هر کسی را جای حیدر روی منبر دیده است
علت اسلام آن مرد یهودی روشن است :
دست های بسته ی سردار خیبر دیده است
بعد از آن کوچه گرفته مجتبی لکنت زبان
پیر شد وقتی که خون سینه بر در دیده است
باید از فضه بپرسی که چه شد در پشت در
ماجرای پشت در را فضه بهتر دیده است
زخم پهلو ، خون سینه ، بازوی مجروح را
گر ندیده هیچ چشمی ... چشم دختر دیده است
دخترش دق کرده از بس لاله های سرخ را ...
... بر لباس مادر و بر روی بستر دیده است