ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
تو خدا نیستی و کار تو سلمان سازی ست
مدح تو نزد خدا علّت قرآن سازی ست
از همان روز که در دام تو سلمان افتاد
همه ی همّت او صرف مسلمان سازی ست
وقتی اسلام ، به معنای حقیقیش تویی
سیره زندگی اَت خط به خط ایمان سازی ست
بس که مانند خدا خلق شدی ، می گویند
کار آیینه ی رخسار تو حیران سازی ست
گَبر هم باشد اگر حرف مرا می فهمد
دینِ با مِهر علی مکتب انسان سازی ست
غمزه ی چشم تو دیوانه کننده ست علی
موی آشفته ی تو رمز پریشان سازی ست
گِردباد است که با حمله ی تو می آید
های و هوی دو دمت باعث طوفان سازی ست
خاک لب تشنه تو را خواند پدر ، چون فهمید
اوّلین خاصیت چشم تو باران سازی ست
منطق و فلسفه و جبر از آن دگران ...
مکتب حقّه ی تو وادی عرفان سازی ست
دوش دیدم به کسی " شیخ بهایی "می گفت :
افتخارم به حرم سازی و ایوان سازی ست