ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
گر چه اشک آب است قدرش از گهر بالاتر است
نزد اهلش قیمتش از سیم و زر بالاتر است
زندگی کردیم اگر چه با ابوحمزه ، ولی
روضه خواندن از مناجات سحر بالاتر است
در مصائب بیشتر هر کـس تعمّق می کند
در وجودش شدّت سوز جگر بالاتر است
قرن ها مردم به این در آمدند و رفته اند
رتبه ی هر کس که مانده پشت در بالاتر است
بارها گفتم " حسـین " امّا گلویـم را نزد
گر چه شیرینیش از حلوای تر بالاتر است
قطره با وصلش به دریا جزئی از دریاست پس
شأن یک عبد حسین از صد نفر بالاتر است
قبر او در قلب های ماست پس با این حساب
جایگاه چشم دل از چشم سر بالاتر است
موقع صید کبوتر ، از دَمِ شمشیر تیز
بــارها کارایی تیر سه پر بالاتر است
شام ، یعنی ماه را بر روی خاک انداختن
گر چه ماه از دیگران از هر نظر بالاتر است
می خورد سنگ جفا بر صورت او بیشتر
به همان اندازه که رأس پــدر بالاتر است