ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
عهدی شکسته شد غم آن ماجرا که هست
مَن کنتُ را غدیر نخواندی ، منا که هست
پیمان ببند فرصت قالو بلی که هست
" باشد علی خدا نه ، ولی ناخدا که هست
بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست "
ناد علی بخوان و بگو یکصدا علی
فریاد کن به مأذنه ، حیّ علی علی
هم فاطمه است حیدر و هم مصطفی علی
" بعد از خدا و بعد رسول خدا ، علی
ساقی است گر شراب نداری بیا که هست "
یک یا علی است فاصله از عشق تا علی
یوسف ! چه غم ز مکر زنان ، باش با علی
وا می شود تمامی درها به یا علی
" لشگرگشا علی است و مشکل گشا علی
فرمانروا که بود و شه لافتی که هست "
هم مبتدای عاشقی ماست هم خبر
در کوچه اش یتیم و اسیرند رهگذر
دور کریم هاست گدایانِ بیشتر
" ما سائل رکوع علی نیستیم اگر
او اِنّما ولیّکم الله ِما که هست "
گفتی علی خداست نه آیینه ی خداست
پس هرچه از بزرگی او دم زنم رواست
هم ابتدای صبح قیامت هم انتهاست
" محشر صفی ز وسعت آغوش مرتضاست
ای عاشقان هجوم نیارید جا که هست "
نقّاش ، حیدر است که عالم منقّش است
مهرش حلول کرد به جان و دلم نشست
دل عاشق علی است ، در این حُب دو آتشه است
" عاشق گناهکار اگر شد در آتش است
اما حسابش از همه عالم جدا که هست "
تاریخ را سپرد به ما ، رفت مصطفی
قرآن ورق ورق شد و عترت جدا جدا
آتش به در رسید و همان شد که مرتضی ...
" فرق علی شکافت ، به خون خفت مجتبی
عباس من ! صبور بمان کربلا که هست "
زهرا نفس کشید که جان داشت از علی
فریاد اگر کشید زبان داشت از علی
بازو ، کبود بود و نهان داشت از علی
" آن بی نشانه ای که نشان داشت از علی
دل بی قرار یافتنش هر کجا که هست "
*****