ادامه ی اشعار در ادامه ی مطلب
1
تمام ما که ز پروانه ها نشان داریم
برای سینه زدن تا سحر توان داریم
هزار شکر خدا را که در شب یلدا
برای گریه ، کمی بیشتر زمان داریم
2
گفتند نیست از شب یلدا بلندتر
پیداست شام غریبان را ندیده اند
3
هم چون الف رسید و مثل دال رفت
در مجلسی که بود برایش محال ، رفت
باور کنید که شب یلدا بلند نیست
اندازه ی شبی که رقیه ز حال رفت
4
شب یلدا قدم آرام بردار
کمی هم احترام ما نگهدار
تو میبینی ربابم غصه دار است
بنی هاشم هنوزم داغداراست
صدای العطش در گوش مانده
بدنها بیکفن هر گوشه مانده
شب یلدا تو هم چله نشین باش
سیه پوش غم سالار دین باش
5
در نای خشک مرثیه خوان، نا نمانده است
طفلی بـرای زیـنـب کبری نمانده است
باید به جای حافظ و سعدی، لهوف خواند
دیگر بـرای ما شب یـلدا نمانده است...
6
شب یلداست چنان باش خرابت نکند
غافل از واقعه کرب و بلایت نکند
ای که دم میزنی از عشق حسین بن علی
آنچنان باش که ارباب جوابت نکند
7
تا بزم محبت تو برپا است حسین
اشک غم تو میوه دلهاست حسین
تا صبح ظهور طالب خون شما
برما همه شبها شب یلداست حسین
8
در کاسه غیر پسته خندان ندیده اند
بادام تلخ درد یتیمان ندیده اند
گفتند نیست از شب یلدا درازتر
پیداست شام غریبان ندیده اند
9
در سوگ چشمهای تو دریا عزا گرفت
آیینه های کوچه ی بالا عزا گرفت
وقتی محرم است فقط گریه جایز است
امشب به احترام تو یلدا عزا گرفت
10
یلدا اگر که هست، یلدای ماتم است
بزمی اگر که هست ، در "شام "پر غم است
تشت زر وسر و نار و شراب ورقص
سرخی بزم ما، سرخی پرچم است
11
ما چله نشین شب یلدای حسینیم
ماتم زدگان غم عظمای حسینیم
ما غرق عزای پسر فاطمه هستیم
ما تا به سحر محو تماشای حسینیم
12
یا رقیه سلام الله علیها
این چنگ، هوای ساز دارد با تو
این سازِ شکسته راز دارد با تو
یلدای خرابه را به خاطر بسپار
این رشته سر دراز دارد با تو
13
دوباره فکرها در قیل و قال است
محبت های ما زیر سوال است
در ایام اسارت شد بپرسی:
شب یلدای زینب(س) در چه حال است
14
یک قافله با دیده ی تر می گذرد
بر نی، سر هیجده قمر می گذرد
امشب شده یک دقیقه طولانی تر
یعنی به رقیه سخت تر می گذرد