متن نوحه در ادامه ی مطلب
سوخت از زهر ز پا تا به سرم
آب گردیده خدایا، جگرم
پسرم مهدی موعود کجاست
تا ببیند که چه آمد بسرم
دشمنانم همه شادند ولی
گرد غم ریخته روی بصرم
پسرم گرید و گوید همه دم
پدرم ای پدرم ای پدرم
یاد تنهایی مهدی هر دم
میرود خون ز دو چشمان ترم
پیکرم شمع صفت آب شده
قاصد مرگ نشسته به برم
غریبم من غریبم من
کاش یک دم مهمانت می شدم
نیمه شب من روضه خوانت می شدم
کاش گردی در غبارت می شدم
یا چو آهویی نثارت می شدم
ای ظهور آیه ی ایمان بیا
بر گل لب های تو قرآن بیا
ذوالفقار حیدری را تاب ده
کافران را بیم از مرداب ده
العجل العجل یا حجه الله
العجل العجل بقیه الله
خیز و بر هم زن همه آرامشان
آب شیرین تلخ کن در کامشان
روزه ی صبر خدا را باز کن
کربلای دیگری آغاز کن
خیمه های تشنه را آبی رسان
کودک شش ماهه را خوابی رسان
اهل بیت عشق را دریاب زود
خیمه ی عبس مانده بی عمود
زینب کبری سر بازار می خواند تو را
فاطمه بین در و دیوار می خواند تو را
العجل العجل یا حجه الله
العجل العجل بقیه الله