متن نوحه در ادامه ی مطلب
با سر می آورم این دست را که در بَرِ دلبر می آورم
دستم که جای خود، تو سر تکان بده به خدا سر می آورم
هر چند از عطش یک لب به خشکی لب اصغر می آورم
لب تر کنی اگر، با چشم خیس چشمه ی کوثر می آورم
اصلا تو جان بخواه، اصلا بگو سپاه بیاور، می آورم
رخصت اگر دهی از بین کودکان دو سه لشکر می آورم
بابای من شدی، من هم شجاعت علی اکبر می آورم
پس با خودم دوا، از اشک های حضرت مادر می آورم
***
دیگه واسه چی بمونم، حالا که تو بی سپاهی
تو رگام می جوشه خونم، حالا که تو قتله گاهی
من عازم میدونم، نمی تونم که بمونم
خودمو تو گودال، به عمو جونم می رسونم
ضربان قلب من، یا حسن یا حسین
آسمونا هم میگن، یا حسن یا حسین
عموحسین عمو حسین، ببین بریده نفسم
عموحسین عمو حسین،زنده بمون تا برسم
یه تنه زدی به میدون، پسر تو جا گذاشتی
توی خیمه ها عمو جون، سپرتو جا گذاشتی
تو همه دنیامی، همه آرزوهامی
تو دوای دردامی، نفسامی، تو بابامی
یتیمِ برادرت اومده یا حسین
فدایی آخرت اومده یا حسین
عموحسین عمو حسین رها شدم از قفسم
عموحسین عمو حسین زنده بمون تا برسم
ضربان قلب من، یا حسن یا حسین
آسمونا هم میگن، یا حسن یا حسین
چه کنم برای زخمات حالا که سپر ندارم
بمیرم برای لبهات، کجا برم آب بیارم
محاسنت گلگونه، پر خاکه، پر خونِ
تن تو رو سر نیزه رو به قبله می کشونه
اومده به قتله گات فاطمه، یا حسین
ناله می زنه برات فاطمه، یا حسین
عمو حسین عمو حسین، با فاطمه هم نفسم
عمو حسین عمو حسین، زنده بمون تا برسم
ضربان قلب من، یا حسن یا حسین
آسمونا هم میگن، یا حسن یا حسین