متن نوحه در ادامه ی مطلب
کبوتر عشق من داری سفر می کنی
هوای چشم منو گرفته تر می کنی
منو می کُشی میری از خیمه ها
منو می کُشی آخر ماجرا
منو می کُشی می زنی دست و پا
منو می کُشی می ری از خیمه ها
منو داره می کُشه عمو غم رفتنت
میری می مونه ولی با من بوی پیرهنت
تو که دامن از خیمه ها می کِشی
پَر از خیمه ها تا خدا می کِشی
رو خاک زمین تا که پا می کِشی
منو می کُشی میزنی دست و پا
لبت پر از خونِ و قدت شده مثل من
شبیه مادر شدی میاد صدای حسن
بلایی که اینجا سرت اومده
یه روزی سر مادرت اومده
عموجون بالای سرت اومده