متن نوحه در ادامه ی مطلب
به دلم افتاده مادر زخم تو شفا می گیره
خوب میشه مادر دوباره خونمون صفا می گیره
به دلم افتاده مادر دوری از اجل می گیری
زخم پهلوت میشه درمون تو منو بغل می گیری
به دلم افتاده مادر ای که چشمات مهربونه
خوب میشه دست شکسته ت میزنی موهامو شونه
به دلم افتاده مادر بابای ما که امیره
از غریبی درمیاد و ذوالفقار به کف می گیره
به دلم افتاده مادر مثل دوره ی پیمبر
رو زبونا باز میوفته نام باصفای حیدر
بعضی وقتا هم می ترسم سراغ از اجل بگیری
پیش چشمای تر ما تو نفس نفس بمیری
یه نگاهی به حسن کن مهربون رحمی به من کن
لااقل برا حسینت بیا و فکر کفن کن
به دلم افتاده مادر میرسه جمعه ی موعود
پسرت مهدی میاد و راه دشمن میشه نابود