متن نوحه در ادامه ی مطلب
باغبانی مثل من شرمنده از گل ها نشد
غنچه ی نشکفته ام گلبرگ هایش وا نشد
آشیانی را که با هم ساختیم آتش زدند
آنچه را بابا سفارش کرده بود اجرا نشد
پای نامحرم نباید باز میشد در حرم
با تمام قدرتم مانع شدم اما نشد
ضربه ای با پا به در زد سخت پهلویم شکست
بعد از آن زهرا برای تو دگر زهرا نشد
ریسمان را باز می کردم اگر قنفذ نبود
با غلاف تیغ محکم زد به دستم وا نشد
تو آن دعای رسولی که مستجاب شدی
برای خانه ی خورشید آفتاب شدی
یگانه دختر احمد شدن مراد نبود
برای ام ابیهایی انتخاب شدی
تو مرتضی نشده این همه صدا کردی
تو مصطفی نشده صاحب کتاب شدی
علی به پای تو شد ذره ذره آب و سپس
تو هم به پای علی ذره ذره آب شدی
شب سیاه بگیرد تمام دنیا را
اگر ز خلق بگیرند نام زهرا را
هزار سال به جز آستانه ی کرمت
نبرده ایم در خانه ای تمنا را
ز روی عاطفه خوابت نمی برد شب ها
اگر روا نکنی حاجت گداها را
برای آنکه مقام تو را نشان بدهند
نموده اند فراهم بساط فردا را
زمین بدون نگاهت تب بهار نداشت
شبیه کوه بلندی که آبشار نداشت
بعید نیست ببخشی همه قیامت را
نمی شود ز تو اینگونه انتظار نداشت
دعای پشت سر تو مراد مولا بود
وگرنه هیچ نیازی به ذوالفقار نداشت
بهشت،منزل توست این همه طلب دارد
وگرنه هیچ کسی با بهشت کار نداشت
خادمت جبریل شد بال و پری پیدا کند
خاک پایت شد مَلَک تاج سری پیدا کند
مرتضی با آن مقامش تازه گردنبند توست
تا که هم تو هم خودش یک زیوری پیدا کند
فاطمه یا فاطمه
بیشتر دنبال کسب فیض از قرب تو بود
نه که با وصلت بخواهد همسری پیدا کند
از مباهات خدا پیداست که امکان نداشت
از نماز تو نماز بهتری پیدا کند
بی گمان محشر خودش اهل شفاعت می شود
هر که از تو رشته های معجری پیدا کند
هر که از باب الحسینت وارد جنت نشد
از محالات است باب دیگری پیدا کند
فاطمه یا فاطمه