متن نوحه در ادامه ی مطلب
رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی
رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
میان اهل عالم در وفا ضربالمثل کردی
کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی
چه شیری دادهای شیران خود را که شهادت را
درون کامشان شیرینتر از شهد و عسل کردی
به مژگانه سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد و برچینم
جهان باقی و فانی فدای شاهد و ساقی
چو سلطانی عالم را طفیل عشق می بینی