متن مولودی در ادامه ی مطلب
یهو نورانی شد همه شبا
یهو بارونی شد آسمونا
یهو چش حسودا در اومد
اومد حبیبیه ی شیر خدا
شبی که از سر شب آماده بود فرشته
ترانه ی لبش بود سحر سرنوشته
داره میاد کسی که دنیا باهاش بهشته
زیباترین فرشته ها سمت زمین
همه میگن که نور زهرا رو ببین
همه میگن به خالقش صد آفرین
یهو نورانی شد همه شبا
یهو بارونی شد آسمونا
یهو چش حسودا در اومد
اومد حبیبیه ی شیر خدا
روز ازل خدا خواست همه بشن مریضش
همه بشن غلام و علی بشه عزیزش
من و شما کی باشیم عالم فدا کنیزش
اونی که بانوی ازل تا ابده
اونی که سرنوشتا رو رقم زده
به زمین اومده چقدر خوش اومده
یهو قلب ستاره ها تپید
یهو زد جوونه گل امید
یهو گفتن آسمونا بهم
که آروم دل علی رسید
یهو نورانی شد همه شبا
یهو بارونی شد آسمونا
یهو چش حسودا در اومد
اومد حبیبیه ی شیر خدا
من یه خمارم من سر دارم
من تو رو دارم تو همه دنیام
من یه جنونم من یه خیالم
من یه امیدم تو خود لیلا
یهو نورانی شد همه شبا
یهو بارونی شد آسمونا
یهو چش حسودا در اومد
اومد حبیبیه ی شیر خدا
شبی که از سر شب آماده بود فرشته
ترانه ی لبش بود سحر سرنوشته
داره میاد کسی که دنیا باهاش بهشته
زیباترین فرشته ها سمت زمین
همه میگن که نور زهرا رو ببین
همه میگن به خالقش صد آفرین
یهو نورانی شد همه شبا
یهو بارونی شد آسمونا
یهو چش حسودا در اومد
اومد حبیبیه ی شیر خدا
می خونه میشه محشر پیاله در پیاله
با می ناب کوثر که مثه نور زلاله
تصور قیامت بی فاطمه محاله
به طرفش پر میکشه قلب همه
تموم کهکشون براش خیلی کمه
همه چی رو سپرده حق به فاطمه
یهو وقتی ندا میرسه
یهو ناموس خدا میرسه
دوباره میکنه قیامت و
دوباره به داد ما مرسه
یهو نورانی شد همه شبا
یهو بارونی شد آسمونا
یهو چش حسودا در اومد
اومد حبیبیه ی شیر خدا
روز ازل خدا خواست همه بشن مریضش
همه بشن غلام و علی بشه عزیزش
من و شما کی باشیم عالم فدا کنیزش
اونی که بانوی ازل تا ابده
اونی که سرنوشتا رو رقم زده
به زمین اومده چقدر خوش اومده
یهو نورانی شد همه شبا
یهو بارونی شد آسمونا
یهو چش حسودا در اومد
اومد حبیبیه ی شیر خدا
من یه خمارم من سر دارم
من تو رو دارم تو همه دنیام
من یه جنونم من یه خیالم
من یه امیدم تو خود لیلا
من یه فقیرم من یه اسیرم
من یه کویرم تو خود دریا
من یه غلامم من یه سلامم
من شب تارم تو شب اسراء
من یه نهالم بی پر و بالم
تو خود بارون تو دل ابرا
من یه شهابم من یه سرابم
مست و خرابم تو همه دنیا
دل تو دلم نیست دست خودم نیست
من رو زمین و تو آسمونا
من یه امیدم من یه خیالم
من یه جنونم تو خود لیلا
من توی دنیا بی کس و تنها
تو دل تنگ من رو خریدی
قطره ی اشکم شاخه ی خشکم
تو به دل من شعله کشیدی
زمزمه کردم اسم تو بردم
زمزمه های من رو شنیدی
شب زده بودم گم شده بودم
پیدا شدم باز تا تو رسیدی
گفته ام ذکر علی تا که قیامت بکند
شهر باید که به دیوانه حسادت بکند