متن نوحه در ادامه ی مطلب
ای آینه دار پنج معصوم در بحر عفاف در مکتوم
پرورده ی دامن ولایت ، مظلومه ی خاندان مظلوم
تو زینب دوم علی را نامند تو را به ام کلثوم
آن وقت که چهار ساله بودی پیرامون ماه حاله بودی
در خانه ی شیر حق به خوبی معصوم تر از غزاله بودی
دیری نگذشت کز ستم ها سرگرم به اشک و ناله بودی
از آنچه به خانه ی علی رفت از داغ جگر چو لاله بودی
بی بی جان ام کلثوم ، بی بی جان ام کلثوم
تو محنت بی شماره دیدی ، غم بیشتر از ستاره دیدی
مه پاره ی دشت کربلا را در خاک هزار پاره دیدی
هم بر دل پاره پاره از زهر هم پیکر پاره پاره دیدی
بر دست حسین غرق در خون قنداقه ی شیرخواره دیدی
پامال تن حسین خود را از مرکب ده سواره دیدی
بی بی جان ام کلثوم ، بی بی جان ام کلثوم
تو راز عجیب کربلایی ، بانوی شکیب کربلایی
همراز شهید نینوایی ، دمساز غریب کربلایی
بر خرمن هستی ستم ها سوزنده لهیب کربلایی
در آتش غم اگر بسوزی باصبر طبیب کربلایی
آنچه که خطابه کارساز است توفنده خطیب کربلایی
بی بی جان ام کلثوم ، بی بی جان ام کلثوم
موفق باشید