متن شعر در ادامه ی مطلب
ذکر یار دلربا کرده دلم
یاد روی مه لقا کرده دلم
ذکر وجه الله اکبر کرده ام
باز هم یاد خدا کرده دلم
در نزول آیه های عشق او
سینه را غار حرا کرده دلم
تا در آن خلوت سخن گویم از او
جاهلم ، علم "لَدَن" جوید دلم
کیست او روح قوام حوزه ها
عالم علم تمام حوزه ها
پایه ی فقه و اصول و فلسفه
موجب ثبت و قوام حوزه ها
شارح اسرار کل ما سوی
واضع مشی و مرام حوزه ها
تا ابد هر جا کلاسی دائر است
واقعا مرهون علم باقر است
درس او ، درس هدایت بود و بس
مکتبش ظل عنایت بود و بس
درس او علمی به پویایی حق
شرح قرآن و و لایت بود و بس
درس او منظومه ای از عاشقی
اصل احکام و روایت بود و بس
صد بیان تازه در درسش ولی
درحقیقت یک حکایت بود و بس
علم را ملموس و عینی کرد او
کل عالم را حسینی کرد او
صد چو اسماعیل ، ذبح راه او
عالمی مدیون دانشگاه او
پنجمین فرمانده ی دل ها بود
باقر علم بنی زهرا بود
او که این محفل به نامش دائر است
در شب مستی به شورم ناظر است
در کتاب عشق ثاراللهیان
آیه ای زیباست اما ساتر است
خواستم از عشق گوید مدح او
گفت جز حق ، هر زبانی قاصر است
از فلک پرسیدم این مه پاره کیست
نعره ای زد این امام باقر است
ساقی میخانه ی کرب و بلاست
راوی جانانه ی کرب و بلاست