متن شعر در ادامه ی مطلب
ای که دل از حب شما شیداترین است
عمری که با تو بگذرد زیباترین است
سروی که در باغ ولایت ریشه کرده
در بوستان معرفت رعناترین است
هر شیعه ای که از نفس های تو جان یافت
در مرده زنده کردن اون عیسی ترین است
مریم ترین زن مادر تو بود در اصل
در خانه ی بابای تو زهراترین است
از اهل بیت ماریه زوج رسول است
آری عروس هفتم بیت بتول است
او که رسول کبریا مدحش سروده
سرمشق مادرهای ما مام تو بوده
موسی بن جعفر جد تو داده سلامش
او را امام هشتمین ما ستوده
هر چند با تهمت دل او را شکستند
یک لحظه از روی شما غافل نبوده
از آیه ی تطهیر سهم خود گرفته
در کوی خوبان گوی سبقت را ربوده
او که صدف بر گوهر پاک تو گردید
بر آرزوی خود رسید وقتی تو را دید
تو آمدی دین خدا ابتر نباشد
تا خدشه ای در دین پیغمبر نباشد
هستی مبارک که مبارک تر ز تو نیست
در وصف تو حرفی از این بهتر نباشد
صوم و صلاه و حج ندارد ذره ای سود
حب شما در سینه ی ما گر نباشد
بی تو قیامت رونقی اصلا ندارد
تا تو نیایی صحبت از محشر نباشد
بی مهر تو صدها گره در کار افتد
هر کس ندارد حب تو در نار افتد
تو آمدی جود و سخا معنا بگیرد
با تو دل ما ذکر یا زهرا بگیرد
رسوا شود هر کس که در تو شک نموده
در بین اصحاب سقیفه جا بگیرد
تو مثل زهرا در جوانی جان سپردی
تا که شهادت در جوانان پا بگیرد
در کام عاشق تلخ گردد هر حرامی
تا از توسل بر شما تقوا بگیرد
حتی به سن کودکی ات مرد بودی
رسواگر هر ناکس نامرد بودی
تو سفره دار جود بسیار رضایی
تو رونق گرمی بازار رضایی
تو میزبان زائر شاه رئوفی
تو منتهی الامال زوار رضایی
تو حرز می بخشی بر آنکه دشمن توست
تو بهترین آئینه ی کار رضایی
آبی نام تو راهی سوی محشر نداریم
اذن دخول ما به دربار رضایی
روزی ما کن در رجب طوف رضا را
هم سامره هم کاظمین هم کربلا را